اول باید بابت این عنوان غم انگیز معذرت خواهی کنم! ولی من جدا فکر میکنم کسانی که با لوگو و قالب سایت شما شوخی می کنند یا آن را به تمسخر می گیرند در حال تخریب برند شما و آسیب زدن به شهرت شما هستند! هر بار که کسی این کار را می کند، هویت برند شما را به خطر می اندازد.
به عنوان کسی که در بازاریابی دیجیتال دستی بر آتش دارد، برای من دست انداختن لوگوی کمپانی و شوخی با آن کابوس وار است! من جدیدا مداوم عکس ها و لوگوهایی را نگاه می کنم که در آن ها بخشی از تصویر تا جایی کشیده شده اند که دیگر تصاویر قابل تشخیص نیستند. بله، می خواهم بگویم که بازاریابی سایه ایچقدر ناراحت کننده ست! مشکلات زیادی بین فروشندگان و تیم های بازاریابی به وجود می آیند، آن هم به دلیل –بله درست حدس زدید- بازاریابی سایه ای. برای مثال تیم فروش، در بسیاری از موقعیت ها بدون این که تیم بازاریابی را در جریان قرار بدهند با ایمیل خودشان اقدام به بازاریابی می کنند.
اول باید بابت این عنوان غم انگیز معذرت خواهی کنم! ولی من جدا فکر میکنم کسانی که با لوگو و قالب سایت شما شوخی می کنند یا آن را به تمسخر می گیرند در حال تخریب برند شما و آسیب زدن به شهرت شما هستند! هر بار که کسی این کار را می کند، هویت برند شما را به خطر می اندازد.
به عنوان کسی که در بازاریابی دیجیتال دستی بر آتش دارد، برای من دست انداختن لوگوی کمپانی و شوخی با آن کابوس وار است! من جدیدا مداوم عکس ها و لوگوهایی را نگاه می کنم که در آن ها بخشی از تصویر تا جایی کشیده شده اند که دیگر تصاویر قابل تشخیص نیستند. بله، می خواهم بگویم که بازاریابی سایه ایچقدر ناراحت کننده ست! مشکلات زیادی بین فروشندگان و تیم های بازاریابی به وجود می آیند، آن هم به دلیل –بله درست حدس زدید- بازاریابی سایه ای. برای مثال تیم فروش، در بسیاری از موقعیت ها بدون این که تیم بازاریابی را در جریان قرار بدهند با ایمیل خودشان اقدام به بازاریابی می کنند.
بازاریابی سایه ای معمولا با IT سایه ای مقایسه می شود.
حالا IT سایه ای چیست؟ استفاده از نرم افزار توسط افراد یک سازمان بدون اجازه. برای این که واضح تر صحبت کنیم باید بگوییم بازاریابی سایه ای در زمانی اتفاق می افتد که گروه ها (گروه هایی غیر از بازاریابی) شروع به انجام دادن کارها به روش خودشان می کنند که این امر استراتژی بازاریابی شرکت را به خطر می اندازد. البته این قضیه فقط مربوط به بخش بازاریابی نمی شود، شاید برای گروه های دیگر هم اتفاق بیفتد. برای مثال، گروه بازاریابی چیزی را از فروشنده ای بخرد که در لیست فروشندگان مورد تائید سازمان نباشد، این هم می شود همین سایه ای!! اصلا شاید از طرف تیم حقوقی سازمان محدودیت هایی برای انتشار مطالب مرتبط با سازمان در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی وضع شده باشد.
در سازمان هایی که از نرم افزارهای بازاریابی یا سیستم مدیریت مشتریان (CRM) استفاده می کنند، گروه IT مسوول نصب، تنظیم و عملکرد این نرم افزارها و سیستم ها هستند و مساله مهمی در زمینه تجربه کاربری مشتری و رقابت پذیری آن است. برای مشتریان یک برند بسیار مهم است که یک تجربه جامع در تعامل با یک سازمان داشته باشند. آن ها به دنبال استفاده از خدمات سازمان به راحتی و بدون دردسر پر کردن فرم ها متعدد هستند. فقط یک فرم ثبت نام می تواند ایده خوبی باشد و این ایده می تواند توسط تیم IT اجرایی شود، اما به دست آمدن تعداد زیادی ایمیل غیر قابل استفاده (که الکی پر شده اند) چیزی نیست که واحد بازاریابی آن را بخواهد.
حالا IT سایه ای چیست؟ استفاده از نرم افزار توسط افراد یک سازمان بدون اجازه. برای این که واضح تر صحبت کنیم باید بگوییم بازاریابی سایه ای در زمانی اتفاق می افتد که گروه ها (گروه هایی غیر از بازاریابی) شروع به انجام دادن کارها به روش خودشان می کنند که این امر استراتژی بازاریابی شرکت را به خطر می اندازد. البته این قضیه فقط مربوط به بخش بازاریابی نمی شود، شاید برای گروه های دیگر هم اتفاق بیفتد. برای مثال، گروه بازاریابی چیزی را از فروشنده ای بخرد که در لیست فروشندگان مورد تائید سازمان نباشد، این هم می شود همین سایه ای!! اصلا شاید از طرف تیم حقوقی سازمان محدودیت هایی برای انتشار مطالب مرتبط با سازمان در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی وضع شده باشد.
در سازمان هایی که از نرم افزارهای بازاریابی یا سیستم مدیریت مشتریان (CRM) استفاده می کنند، گروه IT مسوول نصب، تنظیم و عملکرد این نرم افزارها و سیستم ها هستند و مساله مهمی در زمینه تجربه کاربری مشتری و رقابت پذیری آن است. برای مشتریان یک برند بسیار مهم است که یک تجربه جامع در تعامل با یک سازمان داشته باشند. آن ها به دنبال استفاده از خدمات سازمان به راحتی و بدون دردسر پر کردن فرم ها متعدد هستند. فقط یک فرم ثبت نام می تواند ایده خوبی باشد و این ایده می تواند توسط تیم IT اجرایی شود، اما به دست آمدن تعداد زیادی ایمیل غیر قابل استفاده (که الکی پر شده اند) چیزی نیست که واحد بازاریابی آن را بخواهد.
چگونه می شود با بازاریابی سایه ای برخورد کرد؟
برای مقابله با پدیده «بازاریابی سایه ای» مهمترین اتفاقی که باید بیفتد این است که وظیفه هر واحد به طور خیلی واضح مشخص شود. وظیفه تیم بازاریابی ایجاد تقاضا و تولید درآمد است. برای ریدن به این هدف تیم بازاریابی از ابزارهای مختلفی استفاده خواهد کرد، چه ابزارهای کاغذی مثل تراکت، بروشور، نامه و چه ابزارهای الکترونیکی مثل پی دی اف، ایمیل، کتاب های الکترونیکی و … اما اگر بچه های تیم فروش نتوانند در مواقع نیاز از این ابزار استفاده کنند، واحد بازاریابی صرفا یک واحد هزینه بر خواهد بود.
مدیر بازاریابی باید افراد حاضر در سازمان را از استراتژی بازاریابی آگاه کند تا همه از آن اگاه باشند، از همه امکانات، پنل ها و سرویس هایی که توسط شرکت استفاده می شود آگاه باشند و در جریان مسائلی که برای سازمان از اهمیت بیشتری برخوردار است باشند. مدیر بازاریابی باید از مدیران واحدهای دیگر بازخورد بگیرد، افراد واحدهای مختلف را به مکالمه بین واحدها تشویق کند و به طور کلی به نحوی کار کند که استراتژی بازاریابی برای سازمان مفید باشد.
من دوست دارم واحدهای بازاریابی را «واحدهای بازاریابی تکنولوژی» بنامم! این واحدها امروز نمی توانند کاری را بدون استفاده از تکنولوژی انجام دهند. پس در این جا نقش واحد IT هم نقش بزرگ وتعین کننده ای است ( در راه اندازی سیستم CRM، اتوماسیون بازاریابی، نصب و راه اندازی نرم افزارهای کاربردی و …)
برای مقابله با پدیده «بازاریابی سایه ای» مهمترین اتفاقی که باید بیفتد این است که وظیفه هر واحد به طور خیلی واضح مشخص شود. وظیفه تیم بازاریابی ایجاد تقاضا و تولید درآمد است. برای ریدن به این هدف تیم بازاریابی از ابزارهای مختلفی استفاده خواهد کرد، چه ابزارهای کاغذی مثل تراکت، بروشور، نامه و چه ابزارهای الکترونیکی مثل پی دی اف، ایمیل، کتاب های الکترونیکی و … اما اگر بچه های تیم فروش نتوانند در مواقع نیاز از این ابزار استفاده کنند، واحد بازاریابی صرفا یک واحد هزینه بر خواهد بود.
مدیر بازاریابی باید افراد حاضر در سازمان را از استراتژی بازاریابی آگاه کند تا همه از آن اگاه باشند، از همه امکانات، پنل ها و سرویس هایی که توسط شرکت استفاده می شود آگاه باشند و در جریان مسائلی که برای سازمان از اهمیت بیشتری برخوردار است باشند. مدیر بازاریابی باید از مدیران واحدهای دیگر بازخورد بگیرد، افراد واحدهای مختلف را به مکالمه بین واحدها تشویق کند و به طور کلی به نحوی کار کند که استراتژی بازاریابی برای سازمان مفید باشد.
من دوست دارم واحدهای بازاریابی را «واحدهای بازاریابی تکنولوژی» بنامم! این واحدها امروز نمی توانند کاری را بدون استفاده از تکنولوژی انجام دهند. پس در این جا نقش واحد IT هم نقش بزرگ وتعین کننده ای است ( در راه اندازی سیستم CRM، اتوماسیون بازاریابی، نصب و راه اندازی نرم افزارهای کاربردی و …)