اصفهان بازاریاب

جدیدترین مطالب بازاریابی

جدیدترین مطالب بازاریابی

بایگانی

فلسفه محصول یکی دیگر از نگرش های مهم بازاریابی و هدایت کننده فروشندگان است. شرکت های محصول گرا براین باورند که مصرف کننده یا خریداران به سوی کالایی گرایش دارند که بیشترین کیفیت و عملکرد و بهترین ظاهر را داشته باشد و بنابراین سازمان باید تمام توان خود را مصرف بهبود و تکامل کالا بنماید.

برخی از تولید کنندگان بر این باورند که اکر کالای پدیدآورنده که در نوع خود بهترین باشد، خواهند توانست به راحتی بازار را فتح کرده و سهم عمده‌ای از بازار به خود اختصاص دهند. فلسفه محصول می تواند به بیماری«نزدیک بینی بازاریابی» نیز منجر گردد. برای مثال، چنانچه مدیریت راه آهن چنین تصور نماید که مردم خواهان قطار هستند و نه حمل و نقل و مسافرت چنین تصوری موجب خواهد گردید که رقابت خطوط هوایی، اتوبوس، اتومبیل و کامیون به فراموشی سپرده شود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۷ ، ۲۳:۳۶
مهدی آتش فشان رامشه

فلسفه تولید گرا کی از قدیمی ترین فلسفه هی بازاریابی است که مورد توجه فروشنده گان کالاها و خدمات قرار گرفته و آنها را هدایت کرده است.

فلسفه تولید بر این باور است که مصرف کنندگان به کالاهایی روی می آورند که در دسترس باشد و بتواند آن را تهیه نمایند و در ضمن دارای قیمت مناسبی نیز باشد. از این رو، مدیریت باید تأکید خود را افزایش توولید و کاهش هزینه و توزیع گسترده محصولات بگذارد.

فلسفه تولید فلسفه ای مناسب و پاسخ گو در دو وضعیت است:

اول آنکه اقاضا برای کلا بیشتر از عرضه آن باشد. در این حالت مدیریت باید در جستجوی راه ها و روش هایی باشد که از طریق آنها تولید را فزونی بخشد و پاشخ گوی خواسته های مصرف کنندگان گردد.

دوم آنکه هزینه تولید کالا بالا نباشد .و بالا بردن کارایی در تولید برای پایین بردن هزینه تولید لازم به نظر آید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۷ ، ۲۳:۲۳
مهدی آتش فشان رامشه

هر مدیر بازاریابی تقریبا برای انجام همه وظایف خود اعم از تجربه و تحلیل فرصت ها، برنامه ریزی، اجرای برنامه و کنترل بازار به اطلاعات نیاز دارد. بعلاوه، مدر بازاریابی در تصمیم گیری های خود نیازمند به اطلاعات در مورد مشتریان، رقبا، عمده فروشان، خرده فروشان و سایر عوامل مؤثر در بازار می باشد. برای تصمیم گیری های صحیح، مدیر بازاریابی باید به اطلاعات کافی، درست و بهنگام دسترسی داشته باشد. این دسترسی از طریق فرایندتحقیقات بازاریابی امکان پذیر است. از طریق تحقیقات بازاریابی است که شرکت با محیط ارتباط برقرار می کند و از ین طریق مدیر بازاریابی را دربرنامه ریزی، حل مشکلات و کنترل اوضاع. یاری دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۷ ، ۲۳:۱۱
مهدی آتش فشان رامشه

شما میتوانید بازاریابی شرکت خود را به ما بسپارید جهت اطلاعات بیشتر میتوانید با شماره های زیر تماس حاصل فرماید یا به نشانی اینستاگرامی ما مراجعه کنید:

09392958941

09221784619

Atashfeshanmahdi

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۷ ، ۲۱:۴۴
مهدی آتش فشان رامشه

بزرگترین فراهم کنندگان بستر بازاریابی موتورهای جستجو گوگل ادوردز (به انگلیسیGoogle Adwords)، بینگ ادز (به انگلیسیBing Ads) و بایدو (به انگلیسیBaidu) می‌باشند. بازاریابی موتورهای جستجو به سرعت در حال رشد می‌باشد مدیریت کمپین موتورهای جستجو یا به صورت مستقیم یا از طریق فراهم کنندگان ابزار بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) در اختیار کاربران بازاریابی موتورهای جستجو قرار می‌دهد.

۲۰ لغت گران‌قیمت جهت تبلیغات در گوگل ادز ورد عبارتند از: بیمه (به انگلیسیInsurance)، وام (بهانگلیسیLoans)، رهن (به انگلیسیMortgage)، وکیل (به انگلیسیَAttorney)، اعتبار (به انگلیسی:Credit)، وکیل (به انگلیسیLawyer)، کمک مالی (به انگلیسیDonate)، مدرک (به انگلیسی:Degree)، میزبانی (به انگلیسیHosting)، ادعا (بهانگلیسیClaim)، کنفرانس تلفنی (به انگلیسی:Conference Call)، تجارت (به انگلیسیTrading)، نرم‌افزار (به انگلیسیSoftware)، بازیابی (بهانگلیسیRecovery)، انتقال (به انگلیسی:Transfer)، سوخت/الکتریسیته (به انگلیسی:Gas/Electricity)، کلاس (به انگلیسیClasses)، توان بخشی (به انگلیسیRehab)، درمان (بهانگلیسیTreatment)، خون بند ناف (به انگلیسی:Cord Blood) می‌باشند. هزینه تبلیغات بابت هر کلیک از ۲۷٫۸۰ دلار شروع و تا ۵۴٫۹۱ دلار ادامه می‌باید. گوگل در چهار فصل منتهی به سال ۲۰۱۱ در مجموع ۳۴٫۴ میلیارد دلار از این طریق درآمد کسب کرده‌است. ۹۷ درصد درآمد گوگل از طریق پرداخت کلیکی تأمین می‌گردد.[۴]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۷ ، ۲۱:۳۱
مهدی آتش فشان رامشه


۱. انجمن بازاریابی آمریکا (AMA)



بازاریابی یعنی زنجیره‌ای از اقدامات، تمهید روش‌های متداول، و فرایندی شامل خلق، برقراری ارتباط، ارائه، و نیز تبادل موارد پیشنهادی که از منظر مشتریان، ارباب رجوع، شرکای تجاری و در نگاه کلان کل جامعه دارای ارزش است.


۲. فیلیپ کاتلر

بازاریابی، علم و هنر کشف، خلق و تولید ارزش برای ایجاد رضایت در بازار هدف با تمرکز بر سودآفرینی است. بازاریابی نیازها و خواسته‌های تحقق نیافته را شناسایی می‌کند.


بازاریابی یعنی تعریف، اندازه‌گیری و تعیین بزرگی بازار شناسایی شده و میزان استعداد سودآوری آن بازار؛ مبتنی بر این تشخیص که یک بنگاه تجاری قادر است تا در کدام بخش از بازار بهترین عملکرد را داشته باشد، «بازاریابی» با طراحی و ارتقای خدمات و محصولات متناسب با بازار مورد‌نظر نقش‌آفرینی می‌کند.


۳. جِی بایِر

در‌حقیقت، بازاریابی، پیام‌ها یا کنش‌های بازار است که خود مولد پیام‌ها یا کنش‌هایی است.


۴. جولی باریل

به شکل سنتی، بازاریابی ابزاری ارتباطی، مبادلاتی است و با هدف جلب اقبال مشتریِ هدف به القای ارزش می‌پردازد که این در نهایت به فروش محصولات و خدمات منتهی می‌شود. هر‌چند که با ظهور رسانه‌های دیجیتال، به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی و فناوری‌های خلاقانه، مفهوم آن تا حد زیادی دستخوش تغییر شده است؛ امروزه، بازاریابی به ایجاد رابطه‌ای پایدار، عمیق و هدفمند با افرادی می‌پردازد که طالب محصولات و خدمات آنها هستند. گستره‌ی متنوع و روز‌افزون دنیای رسانه‌ها در عین حال که توانایی ارتباطی بازاریاب‌ها را با دشواری‌هایی روبرو می‌کند، ضمنا فرصت‌ها و امکانات فوق‌العاده‌ای را برای خلق دستاورد‌های چشمگیر در اختیار آنها قرار می‌دهد.


۵. مری الن بیانکو

تعریفی بازاریابی از دید مری الن بیانکو همان تحقیق، هدف‌گذاری، ارتباطات (تبلیغات/ ایمیل تبلیغاتی) و بیشتر روابط عمومی است. نسبتِ بازاریابی به فروش برای بازاریاب‌ها مانند نسبتِ شخم زدن به کشت‌وکار برای کشاورزان است. بازاریابی شرایطی را فراهم می‌کند تا مشتری گامی عملی در جهت خرید محصول یا خدمات مورد‌نظر‌ خویش بردارد. 


 چطورکسب و کاربازاریابی و فروشبازاریابی


تعریف بازاریابی از دید رهبران موفق‌ترین کسب‌‌و‌کارهای دنیا

توسط نیلوفر شهدوست  آخرین به‌روزرسانی بهمن ۹۶ زمان مطالعه: ۱۳ دقیقه

بازاریابی

 ۳

 اشتراک‌گذاری

بازاریابی واژه‌ای است که توصیف‌های بی‌شماری برای آن وجود دارد؛ بسته به نوع رسانه، مخاطب‌ و کسب‌و‌کار، بازار متحول و پویای امروزی، مفاهیم متنوع و وسیعی را برای «بازاریابی» بازتعریف می‌کند. بنابراین، شنیدن شرح‌های متفاوت از یک واژه‌ی واحد از زبان بازاریاب‌ها و صاحبان کسب‌و‌کار نسبت به مفهوم چند‌وجهی «بازاریابی» امری‌ کاملا بدیهی است.



در این مقاله می‌خواهیم با ۵۰ تعریف بازاریابی از دید متخصصین مطرح و صاحب‌نام فعال در حوزه‌های مختلف کسب‌و‌کار در سراسر جهان آشنا شویم.



حتما بخوانید:

انواع بازاریابی؛ ۴۷ استراتژی که ضامن افزایش مشتریان شماست

۱. انجمن بازاریابی آمریکا (AMA)



بازاریابی یعنی زنجیره‌ای از اقدامات، تمهید روش‌های متداول، و فرایندی شامل خلق، برقراری ارتباط، ارائه، و نیز تبادل موارد پیشنهادی که از منظر مشتریان، ارباب رجوع، شرکای تجاری و در نگاه کلان کل جامعه دارای ارزش است.


۲. فیلیپ کاتلر

بازاریابی، علم و هنر کشف، خلق و تولید ارزش برای ایجاد رضایت در بازار هدف با تمرکز بر سودآفرینی است. بازاریابی نیازها و خواسته‌های تحقق نیافته را شناسایی می‌کند.


بازاریابی یعنی تعریف، اندازه‌گیری و تعیین بزرگی بازار شناسایی شده و میزان استعداد سودآوری آن بازار؛ مبتنی بر این تشخیص که یک بنگاه تجاری قادر است تا در کدام بخش از بازار بهترین عملکرد را داشته باشد، «بازاریابی» با طراحی و ارتقای خدمات و محصولات متناسب با بازار مورد‌نظر نقش‌آفرینی می‌کند.


۳. جِی بایِر

در‌حقیقت، بازاریابی، پیام‌ها یا کنش‌های بازار است که خود مولد پیام‌ها یا کنش‌هایی است.


۴. جولی باریل

به شکل سنتی، بازاریابی ابزاری ارتباطی، مبادلاتی است و با هدف جلب اقبال مشتریِ هدف به القای ارزش می‌پردازد که این در نهایت به فروش محصولات و خدمات منتهی می‌شود. هر‌چند که با ظهور رسانه‌های دیجیتال، به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی و فناوری‌های خلاقانه، مفهوم آن تا حد زیادی دستخوش تغییر شده است؛ امروزه، بازاریابی به ایجاد رابطه‌ای پایدار، عمیق و هدفمند با افرادی می‌پردازد که طالب محصولات و خدمات آنها هستند. گستره‌ی متنوع و روز‌افزون دنیای رسانه‌ها در عین حال که توانایی ارتباطی بازاریاب‌ها را با دشواری‌هایی روبرو می‌کند، ضمنا فرصت‌ها و امکانات فوق‌العاده‌ای را برای خلق دستاورد‌های چشمگیر در اختیار آنها قرار می‌دهد.


۵. مری الن بیانکو

تعریفی بازاریابی از دید مری الن بیانکو همان تحقیق، هدف‌گذاری، ارتباطات (تبلیغات/ ایمیل تبلیغاتی) و بیشتر روابط عمومی است. نسبتِ بازاریابی به فروش برای بازاریاب‌ها مانند نسبتِ شخم زدن به کشت‌وکار برای کشاورزان است. بازاریابی شرایطی را فراهم می‌کند تا مشتری گامی عملی در جهت خرید محصول یا خدمات مورد‌نظر‌ خویش بردارد.


حتما بخوانید:

راهنمای کامل تحقیقات بازاریابی

۶. رنه بلاژه



بازاریابی گونه‌ای از تعامل جاری ارتباطات با مشتری است که در آن پرورش و هدایت هدفمند ذهنی، و اطلاع‌رسانی صورت می‌گیرد و منجر به ارتباط با مشتری در بستر زمان می‌شود. ایجاد رابطه «در بستر زمان» بخش مهمی از این تعریف است زیرا اعتماد فقط در گذر زمان شکل می‌گیرد.


با شکل‌گیری اعتماد، اجتماعی از مشتریان حول محصولات و خدمات پدید می‌آید که درست همانند صاحب محصول یا خدمت مورد‌نظر نسبت به آن شور و شوق از خود نشان می‌دهند. این مشتریان به مشتریان فعال، وفادار و مبلغانی بدل می‌شوند که محصول و خدمت شما را به دیگران توصیه می‌کنند، خرید از شما را ادامه می‌دهند و در اکثر موارد به جمع دوستان شما می‌پیوندند. بازاریابی شیوه‌ی موثر شناسایی عوامل کشش و شور و شوق مشتریان نسبت به خود برند است که با مشارکت دادن مشتری در این فرآیند، منجر به شکل‌گیری بهترین بخش از این روند یعنی پیوند قلبی و دوستی‌ میان برند و مشتری می‌شود.


۷. توبی بلومبرگ

پروفسور فیلیپ کاتلر معتقد است که بازاریابی یعنی رفع نیازهای مشتری با هدف سودآوری است. اما تعریف بازاریابی از نگاه بلومبرگ از هدف اطلاع‌رسانی ویژگی‌های محصول فراتر می‌رود؛ بازاریاب‌ها برای ایجاد تجربه‌ای ۳۶۰ درجه مسئولیت دارند. مثلا در هر یک از شبکه‌های اجتماعی جهانی مختلف نیازهای ارتباطی متفاوتی پاسخ داده می‌شود. پس باید مدیوم‌های مختلف، روش کار و جایگاه هر یک را به خوبی شناسایی کرد. از اینرو، باید در پاسخگویی به نیازهای ارتباطی کاربر در شبکه‌ای مانند «توییتر» با کارکرد و رویکرد یک بازی آنلاین تبلیغاتی تفاوت‌هایی قائل شد. نقطه‌ی ارتباط با هر مشتری برای ارائه‌ی خدمات تا فروش باید به‌دقت بررسی شود و این موارد ملاحظات بازاریابی مدرن را تشکیل می‌دهد.


۸. مت بلومبرگ

بازاریابی در صورت اجرای صحیح، خود یکی از استراتژی‌های کسب‌وکار است؛ گزاره‌ی ارزشمند (وجه پرکشش یک شرکت یا محصول در نگاه مشتریان :value proposition)، استراتژی‌ بازار (راهکار عملی که چگونگی دستیابی یک شرکت به مشتریان و مزیت رقابتی را تبیین می‌کند :GTM strategy)، و جایگاه و تصویر جهانی برند در ذهن مصرف‌کننده (brand positioning). و بازاریابی به شیوه‌ی نادرست یعنی تهیه‌ی فهرست بی‌پایانی از کارهایی تبلیغاتی و انجام امور مختلف در جهت ارتقای برند که هرگز به سرانجام و نتیجه‌ی مشخصی نخواهد رسید.


در عصر حاضر، بازاریابی باید به طور عمده قابلیت سنجش اثربخشی، ثمربخشی و اندازه‌گیری میزان اهداف کسب و کار را داشته باشد. هنگامیکه بازاریابی به شکل درست انجام شود یعنی از نقطه «الف» آغاز و با نظم و دقت به نقطه «ب» برسد و سپس آمیخته با آمیزه‌های فرهنگ به سمت نقطه «ج» شتاب بگیرد.


۹. مارک بورجس

تعریف بازاریابی از دید مارک بورجس فرآیندی است که در آن هر شرکت نیازهای مشتریان را به درآمد تبدیل می‌کند.


۱۰. لیندا بایِر

به کمک طراحی، بازاریابی پیام/هدف درست را به همان فردی که باید می‌رساند. این رابطه به معنای یافتن فردی است که با محصول و خدمت شما به طرزی نامحسوس و وسوسه‌انگیزی ارتباط فردی برقرار می‌کند. بازاریابی می‌تواند به سادگی برقراری هوشمندانه‌ی ارتباطات هدفمند با افراد متخصص و مشتریان احتمالی در یک رویداد (event) یا به پیچیدگی کمپینی تبلیغاتی با هزینه‌ی چندین میلیون دلاری باشد. کمپینی که در آن انواع رسانه‌های چاپی، دیجیتالی، روابط عمومی، شبکه‌های اجتماعی و… در خدمت انتقال پیامی مشخص با هدفی واحد باشد. برخی از بهترین دست‌آورد‌های بازاریابی حاصل بهره‌گیری از ساده‌ترین خلاقیت‌هاست. گاهی اوقات سادگی بهترین استراتژی است.


۱۱. مارجوری کِلِی من



بازاریابی یعنی برند‌سازی کنید و دیگران را متقاعد‌کنید که برندتان یعنی محصول، خدمت و شرکت شما بهترین است و از رابطه‌ای که میان شما و مشتری شکل گرفته است، حفاظت کنید.


۱۲. اندرو کوهن

تعریف بازاریابی از نظر اندرو کوهن همان شناخت و رفع نیازها و خواسته‌های مشتریان است.


۱۳. هایدی کوهن

همگام با اهداف کسب‌وکار شرکت، بازاریابی منابع کمیاب مشتری، توجه و درآمد خالص را برای رسیدن به درآمدی سودآور جذب می‌کند. بازاریابی فرایند رساندن محصول یا خدمات از تولیدکننده به مشتری نهایی است. این فرایند از توسعه و تولید محصول آغاز می‌شود و تا فروش نهایی و خدمات پس از فروش ادامه می‌یابد. استراتژی بازاریابی شامل اهداف تجاری، مشتریان هدف، استراتژی‌های بازاریابی، راهبردهای بازاریابی و معیار‌های مرتبط با آن است.


کارکرد بازاریابی در طول تمام فرایند خرید مشتری ادامه می‌یابد؛ این فرایند شامل تحقیق و پرس‌وجو برای خرید، مشارکت در فرایند خرید، خرید، بعد از خرید (خدمات پس از فروش) است و تا وفادارشدن مشتری ادامه پیدا می کند.


۱۴. سُل کُلت

بازاریابی یعنی فراهم آوردن شرایطی که مشتری با تجربه‌ی آن مجاب به برقراری ارتباط شخصی می‌شود و تمایل دارد که این تجربه‌ی خوشایند را با دیگران به اشتراک بگذارد.


۱۵. جف کالتر

بازاریابی یعنی روایتی جالب توجه از کسب‌و‌کار خود برای جلب‌نظر مشتریان، شرکا، سرمایه‌گذاران، کارکنان و همه‌ی افرادی که با شرکت در تعامل هستند. این روایت شما به مشتری کمک می‌کند که تصمیم بگیرد آیا به محصول شما به عنوان یک کالای خوشایند نگاه کند یا از آن تصویری از یک کالای ضروری ناخوشایند در ذهن خود داشته باشد. این شیوه‌ی تعامل افراد با برند شما است. این در‌حقیقت تاثیر واقعی برند شما در آغاز ارتباط، میانه‌ی راه و در پایان رابطه با مشتری است.


۱۶. استیو داوسُن

بازاریابی یعنی کالاهایی که مرجوع نمی‌شوند و مشتریانی که دوباره برای خرید محصول ما باز‌می‌گردند.


۱۷. سَم دِکِر

بازاریابی یعنی ایجاد ارتباط میان مشتری و محصولات، برند و کسب‌و‌کار شما به طریقی که مشتری تمایل داشته باشد محصول شما را بخرد. یا همان‌طور که رجیس مک کنا می‌گوید: «بازاریابی یعنی همه چیز.» 

چطورکسب و کاربازاریابی و فروشبازاریابی


تعریف بازاریابی از دید رهبران موفق‌ترین کسب‌‌و‌کارهای دنیا

توسط نیلوفر شهدوست  آخرین به‌روزرسانی بهمن ۹۶ زمان مطالعه: ۱۳ دقیقه

بازاریابی

 ۳

 اشتراک‌گذاری

بازاریابی واژه‌ای است که توصیف‌های بی‌شماری برای آن وجود دارد؛ بسته به نوع رسانه، مخاطب‌ و کسب‌و‌کار، بازار متحول و پویای امروزی، مفاهیم متنوع و وسیعی را برای «بازاریابی» بازتعریف می‌کند. بنابراین، شنیدن شرح‌های متفاوت از یک واژه‌ی واحد از زبان بازاریاب‌ها و صاحبان کسب‌و‌کار نسبت به مفهوم چند‌وجهی «بازاریابی» امری‌ کاملا بدیهی است.



در این مقاله می‌خواهیم با ۵۰ تعریف بازاریابی از دید متخصصین مطرح و صاحب‌نام فعال در حوزه‌های مختلف کسب‌و‌کار در سراسر جهان آشنا شویم.



حتما بخوانید:

انواع بازاریابی؛ ۴۷ استراتژی که ضامن افزایش مشتریان شماست

۱. انجمن بازاریابی آمریکا (AMA)



بازاریابی یعنی زنجیره‌ای از اقدامات، تمهید روش‌های متداول، و فرایندی شامل خلق، برقراری ارتباط، ارائه، و نیز تبادل موارد پیشنهادی که از منظر مشتریان، ارباب رجوع، شرکای تجاری و در نگاه کلان کل جامعه دارای ارزش است.


۲. فیلیپ کاتلر

بازاریابی، علم و هنر کشف، خلق و تولید ارزش برای ایجاد رضایت در بازار هدف با تمرکز بر سودآفرینی است. بازاریابی نیازها و خواسته‌های تحقق نیافته را شناسایی می‌کند.


بازاریابی یعنی تعریف، اندازه‌گیری و تعیین بزرگی بازار شناسایی شده و میزان استعداد سودآوری آن بازار؛ مبتنی بر این تشخیص که یک بنگاه تجاری قادر است تا در کدام بخش از بازار بهترین عملکرد را داشته باشد، «بازاریابی» با طراحی و ارتقای خدمات و محصولات متناسب با بازار مورد‌نظر نقش‌آفرینی می‌کند.


۳. جِی بایِر

در‌حقیقت، بازاریابی، پیام‌ها یا کنش‌های بازار است که خود مولد پیام‌ها یا کنش‌هایی است.


۴. جولی باریل

به شکل سنتی، بازاریابی ابزاری ارتباطی، مبادلاتی است و با هدف جلب اقبال مشتریِ هدف به القای ارزش می‌پردازد که این در نهایت به فروش محصولات و خدمات منتهی می‌شود. هر‌چند که با ظهور رسانه‌های دیجیتال، به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی و فناوری‌های خلاقانه، مفهوم آن تا حد زیادی دستخوش تغییر شده است؛ امروزه، بازاریابی به ایجاد رابطه‌ای پایدار، عمیق و هدفمند با افرادی می‌پردازد که طالب محصولات و خدمات آنها هستند. گستره‌ی متنوع و روز‌افزون دنیای رسانه‌ها در عین حال که توانایی ارتباطی بازاریاب‌ها را با دشواری‌هایی روبرو می‌کند، ضمنا فرصت‌ها و امکانات فوق‌العاده‌ای را برای خلق دستاورد‌های چشمگیر در اختیار آنها قرار می‌دهد.


۵. مری الن بیانکو

تعریفی بازاریابی از دید مری الن بیانکو همان تحقیق، هدف‌گذاری، ارتباطات (تبلیغات/ ایمیل تبلیغاتی) و بیشتر روابط عمومی است. نسبتِ بازاریابی به فروش برای بازاریاب‌ها مانند نسبتِ شخم زدن به کشت‌وکار برای کشاورزان است. بازاریابی شرایطی را فراهم می‌کند تا مشتری گامی عملی در جهت خرید محصول یا خدمات مورد‌نظر‌ خویش بردارد.


حتما بخوانید:

راهنمای کامل تحقیقات بازاریابی

۶. رنه بلاژه



بازاریابی گونه‌ای از تعامل جاری ارتباطات با مشتری است که در آن پرورش و هدایت هدفمند ذهنی، و اطلاع‌رسانی صورت می‌گیرد و منجر به ارتباط با مشتری در بستر زمان می‌شود. ایجاد رابطه «در بستر زمان» بخش مهمی از این تعریف است زیرا اعتماد فقط در گذر زمان شکل می‌گیرد.


با شکل‌گیری اعتماد، اجتماعی از مشتریان حول محصولات و خدمات پدید می‌آید که درست همانند صاحب محصول یا خدمت مورد‌نظر نسبت به آن شور و شوق از خود نشان می‌دهند. این مشتریان به مشتریان فعال، وفادار و مبلغانی بدل می‌شوند که محصول و خدمت شما را به دیگران توصیه می‌کنند، خرید از شما را ادامه می‌دهند و در اکثر موارد به جمع دوستان شما می‌پیوندند. بازاریابی شیوه‌ی موثر شناسایی عوامل کشش و شور و شوق مشتریان نسبت به خود برند است که با مشارکت دادن مشتری در این فرآیند، منجر به شکل‌گیری بهترین بخش از این روند یعنی پیوند قلبی و دوستی‌ میان برند و مشتری می‌شود.


۷. توبی بلومبرگ

پروفسور فیلیپ کاتلر معتقد است که بازاریابی یعنی رفع نیازهای مشتری با هدف سودآوری است. اما تعریف بازاریابی از نگاه بلومبرگ از هدف اطلاع‌رسانی ویژگی‌های محصول فراتر می‌رود؛ بازاریاب‌ها برای ایجاد تجربه‌ای ۳۶۰ درجه مسئولیت دارند. مثلا در هر یک از شبکه‌های اجتماعی جهانی مختلف نیازهای ارتباطی متفاوتی پاسخ داده می‌شود. پس باید مدیوم‌های مختلف، روش کار و جایگاه هر یک را به خوبی شناسایی کرد. از اینرو، باید در پاسخگویی به نیازهای ارتباطی کاربر در شبکه‌ای مانند «توییتر» با کارکرد و رویکرد یک بازی آنلاین تبلیغاتی تفاوت‌هایی قائل شد. نقطه‌ی ارتباط با هر مشتری برای ارائه‌ی خدمات تا فروش باید به‌دقت بررسی شود و این موارد ملاحظات بازاریابی مدرن را تشکیل می‌دهد.


۸. مت بلومبرگ

بازاریابی در صورت اجرای صحیح، خود یکی از استراتژی‌های کسب‌وکار است؛ گزاره‌ی ارزشمند (وجه پرکشش یک شرکت یا محصول در نگاه مشتریان :value proposition)، استراتژی‌ بازار (راهکار عملی که چگونگی دستیابی یک شرکت به مشتریان و مزیت رقابتی را تبیین می‌کند :GTM strategy)، و جایگاه و تصویر جهانی برند در ذهن مصرف‌کننده (brand positioning). و بازاریابی به شیوه‌ی نادرست یعنی تهیه‌ی فهرست بی‌پایانی از کارهایی تبلیغاتی و انجام امور مختلف در جهت ارتقای برند که هرگز به سرانجام و نتیجه‌ی مشخصی نخواهد رسید.


در عصر حاضر، بازاریابی باید به طور عمده قابلیت سنجش اثربخشی، ثمربخشی و اندازه‌گیری میزان اهداف کسب و کار را داشته باشد. هنگامیکه بازاریابی به شکل درست انجام شود یعنی از نقطه «الف» آغاز و با نظم و دقت به نقطه «ب» برسد و سپس آمیخته با آمیزه‌های فرهنگ به سمت نقطه «ج» شتاب بگیرد.


۹. مارک بورجس

تعریف بازاریابی از دید مارک بورجس فرآیندی است که در آن هر شرکت نیازهای مشتریان را به درآمد تبدیل می‌کند.


۱۰. لیندا بایِر

به کمک طراحی، بازاریابی پیام/هدف درست را به همان فردی که باید می‌رساند. این رابطه به معنای یافتن فردی است که با محصول و خدمت شما به طرزی نامحسوس و وسوسه‌انگیزی ارتباط فردی برقرار می‌کند. بازاریابی می‌تواند به سادگی برقراری هوشمندانه‌ی ارتباطات هدفمند با افراد متخصص و مشتریان احتمالی در یک رویداد (event) یا به پیچیدگی کمپینی تبلیغاتی با هزینه‌ی چندین میلیون دلاری باشد. کمپینی که در آن انواع رسانه‌های چاپی، دیجیتالی، روابط عمومی، شبکه‌های اجتماعی و… در خدمت انتقال پیامی مشخص با هدفی واحد باشد. برخی از بهترین دست‌آورد‌های بازاریابی حاصل بهره‌گیری از ساده‌ترین خلاقیت‌هاست. گاهی اوقات سادگی بهترین استراتژی است.


۱۱. مارجوری کِلِی من



بازاریابی یعنی برند‌سازی کنید و دیگران را متقاعد‌کنید که برندتان یعنی محصول، خدمت و شرکت شما بهترین است و از رابطه‌ای که میان شما و مشتری شکل گرفته است، حفاظت کنید.


۱۲. اندرو کوهن

تعریف بازاریابی از نظر اندرو کوهن همان شناخت و رفع نیازها و خواسته‌های مشتریان است.


۱۳. هایدی کوهن

همگام با اهداف کسب‌وکار شرکت، بازاریابی منابع کمیاب مشتری، توجه و درآمد خالص را برای رسیدن به درآمدی سودآور جذب می‌کند. بازاریابی فرایند رساندن محصول یا خدمات از تولیدکننده به مشتری نهایی است. این فرایند از توسعه و تولید محصول آغاز می‌شود و تا فروش نهایی و خدمات پس از فروش ادامه می‌یابد. استراتژی بازاریابی شامل اهداف تجاری، مشتریان هدف، استراتژی‌های بازاریابی، راهبردهای بازاریابی و معیار‌های مرتبط با آن است.


کارکرد بازاریابی در طول تمام فرایند خرید مشتری ادامه می‌یابد؛ این فرایند شامل تحقیق و پرس‌وجو برای خرید، مشارکت در فرایند خرید، خرید، بعد از خرید (خدمات پس از فروش) است و تا وفادارشدن مشتری ادامه پیدا می کند.


۱۴. سُل کُلت

بازاریابی یعنی فراهم آوردن شرایطی که مشتری با تجربه‌ی آن مجاب به برقراری ارتباط شخصی می‌شود و تمایل دارد که این تجربه‌ی خوشایند را با دیگران به اشتراک بگذارد.


۱۵. جف کالتر

بازاریابی یعنی روایتی جالب توجه از کسب‌و‌کار خود برای جلب‌نظر مشتریان، شرکا، سرمایه‌گذاران، کارکنان و همه‌ی افرادی که با شرکت در تعامل هستند. این روایت شما به مشتری کمک می‌کند که تصمیم بگیرد آیا به محصول شما به عنوان یک کالای خوشایند نگاه کند یا از آن تصویری از یک کالای ضروری ناخوشایند در ذهن خود داشته باشد. این شیوه‌ی تعامل افراد با برند شما است. این در‌حقیقت تاثیر واقعی برند شما در آغاز ارتباط، میانه‌ی راه و در پایان رابطه با مشتری است.


۱۶. استیو داوسُن

بازاریابی یعنی کالاهایی که مرجوع نمی‌شوند و مشتریانی که دوباره برای خرید محصول ما باز‌می‌گردند.


۱۷. سَم دِکِر

بازاریابی یعنی ایجاد ارتباط میان مشتری و محصولات، برند و کسب‌و‌کار شما به طریقی که مشتری تمایل داشته باشد محصول شما را بخرد. یا همان‌طور که رجیس مک کنا می‌گوید: «بازاریابی یعنی همه چیز.»


حتما بخوانید:

راهنمای تدوین اهداف بازاریابی

۱۸. شناندو دیاز

بازاریابی دارای کمترین رابطه با ارائه‌‌دهنده‌ی خدمات است و در عوض ارتباط تنگانگی با خود مشتری دارد. بازاریابی با جهت‌دهی صحیح و خلق حس همراهی در درون ذهن مشتری و پاسخگویی به نیاز‌های مشتری به طور همزمان با تثبیت جایگاه ارائه‌دهنده‌ی خدمات نزد مخاطب، تصویری از یک مرجع و مشاور قابل‌اعتماد را در ذهن ایشان شکل می‌دهد.


بازاریابی درست و خوب، جاده‌ای دوطرفه است و خواسته‌های مشتریان را درک می‌کند و آن ها را محقق می‌سازد.


۱۹. استیو دیکستاین

تعریف بازاریابی از نظر دیکستاین به خشنود کردن مصرف کننده، مشتری یا کاربر با ایجاد کسب منفعت یا دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده خلاصه می‌شود.


۲۰. آنتوان دایدیِن



بازاریابی ضرورتا به منظور ارتقای اهداف مشترک سازمانی یک شرکت به ارتباطات برون‌سازمانی می‌پردازد. این ارتباطات، فرایندی است که شرکت‌ها برای رسیدن به اهداف اصلی و نهایی خود از تمام ابزارهای ارتباطی مانند تبلیغات، بازاریابی و فروش و… در قالب یک بخش واحد و متمرکز به طرزی کارآمد استفاده می‌کنند.


۲۱. جِنی دیِتریش

بازاریابی، در‌حقیقت برندسازی، نام‌گذاری، قیمت‌گذاری و ایجاد پلی است میان رسانه‌هایی که در ازای استفاده از آنها هزینه می‌دهیم و رسانه‌هایی که از آنها درآمد نیز کسب می‌کنیم. بازاریابی، فروش نیست.


۲۲. سالی فالکو

بازاریابی نوین مشتری‌محور است و عامل این تمرکز، شبکه‌های اجتماعی است. بازارها بار دیگر گفتمانی شده است. بازاریابی یعنی شناخت بازار، تولید محصول مناسب، ایجاد انگیزش برای خرید یک محصول و اطلاع‌رسانی آن محصول در بازار هدف (مشتریان بالقوه). امروزه دیگر کیفیت خوب کافی نیست. گذشت آن زمانی که مشتری فقط برای کیفیت برتر به سراغ محصولی می‌رفت. در واقع، دیگر فروش مداوم یک محصول بدون اطلاع‌رسانی و تبلیغات مناسب و نیز بازاریابی هوشمند امکان‌پذیر نیست.


۲۳. جِیسن فالز

بازاریابی کمک کردن به مردم برای خرید محصول و خدمات شما است.


۲۴. سَم فیورلا

بازاریابی، در‌واقع «بازی‌ساز» اصلی کسب‌و‌کار شما است. یادتان نرود که کلیدی‌ترین و بهترین بازیکن هر تیمی، لزوما بازیکنی نیست که مدام گل به ثمر می‌رساند، بلکه مهره‌ای مؤثرتر است که شرایط و موقعیت‌های گل را خلق می‌کند و در اصطلاح بازی‌ساز است. هر تیم حرفه‌ای بازاریابی برای عملکرد کارا در زمین بازی، سریعا شرایط رقیب را بررسی می‌کند، نقاط ضعف و قوت آنها را درمی‌یابد و با تحلیل درست و نگاه استراتژیک امکانات لازم را در اختیار فروشنده قرار می‌دهد. در‌حقیقت، این بازاریاب بازی‌ساز است که پاس گل را به فروشنده می دهد.

۲۵. پل فلنیگن



اگر با هر فردی که نسبت به شرکت و محصول‌ شما علاقه نشان می‌دهد، ارتباطی متعهدانه برقرار کنید، در عمل، به پرسش بازاریابی چیست، پاسخ درستی داده‌اید.


۲۶. آگوستین فو

بازاریابی فرایند به معرض نمایش گذاشتن محصول برای مشتری هدف است؛‌ این با اتخاذ راهکارها و کانال‌یابی مناسب، سنجش واکنش و بازخوردهای مشتری و در‌نهایت هدایت او به سمت خرید معنا می‌یابد.


۲۷. کریس گَرِت

بازاریابی یعنی روند برقراری ارتباطات موثر با خریداران احتمالی و مشتریان به شیوه‌ای که به توسعه‌ی سودمند و ارتقای محصولات و خدمات منتهی شود.


۲۸. لوییس گلر

بازاریابی واژه‌ای است برای شرح چگونگی تشویق مردم به خرید محصولات‌مان. اگر قرار است بازاریابی در حجم وسیعی صورت بگیرد باید از استراتژی یا فکر و ایده‌ای کلان برای جلب حواس و تحریک میل مشتری نسبت به محصول‌مان بهره‌ی لازم را ببریم.


وقتی به بازاریابی مشغول هستیم، کار را با یک برنامه شروع می‌کنیم: اهداف، استراتژی‌ها و تاکتیک‌ها و چگونگی به‌کارگیری استراتژی را مشخص می‌کنیم. در واقع بازاریابی فرایندی است که به شرکت‌ها برای ایجاد ارتباط میان خود و خریداران احتمالی و مشتریان کمک می‌کند و برای آنها ارزش‌آفرین است. البته همه‌ی اینها به شرط آن است که فرایند به‌درستی شکل بگیرد.


۲۹. سو جِرمانیان

بازاریابی باید مبتنی بر راه‌های ارتباطی مختلف، داده‌‌محوری و مشتری‌مداری باشد. در این صورت به نتایج قابل سنجشی در بازار در سطح کلان می‌رسیم؛ به علایق و نیازهای مشتریان و کسب‌وکار نیز پاسخ داده می‌شود.

۳۰. جاش گلانتز



بازاریابی گفت‌وگویی است میان یک شرکت یا برند با مصرف‌کننده که منجر به یادآوری برند و ایجاد ترجیح و خرید می‌شود. در دنیای امروز که همه با شبکه‌های اجتماعی با یکدیگر مرتبط هستند، تبلیغات زبانی و به اصطلاح تبلیغات دهان‌به‌دهان نقش مهمی ایفا می‌کند. بازاریاب‌های سنتی باید برای تأثیر‌گذاری بیشتر و ماندن در صحنه‌ی رقابت سخت تلاش کنند.


۳۱. تریش گرین

بازاریابی راهی برای برقراری ارتباط میان محصول و خدمات پیشنهادی شما و نیازها و خواسته‌های مشتریان است. بازاریابی با تحقیق در مورد بازار هدف و استفاده‌ی بهینه از امکانات و رسانه‌های متنوع برای انتقال پیام مورد نظر شما است. هدف ایجاد راهبردی برای تولید محصول، قیمت‌گذاری و توزیع آن است تا هم شما به عنوان یک شرکت به هدف خود دست یابید و هم مشتری به هدف‌اش برسد. بازاریابی فرایندی است در حال تکامل و رشد و همواره بررسی می‌کند که آیا پیام مورد نظر شما با نیازها و خواسته‌های مشتریان‌تان همخوانی دارد یا خیر؟


۳۲. کَتی هالیگان

بازاریابی در نهایت مسئول ارزش‌آفرینی از طریق برند یعنی وجهه استراتژیک کسب و کار شما است. برای رسیدن به این هدف، بازاریابی مخاطب هدف و جذاب‌ترین بخش‌های بازار را که قابلیت رشد دارند، شناسایی می‌کند. بازاریابی باعث می‌شود، سازمان جایگاه متمایز و ارزش‌آفرین برند را تعریف کند و آن را در هر نقطه‌ی ارتباطی با مشتری تحت نظر بگیرد. بازاریابی به شما اطمینان می‌دهد که پیشنهادی متمایز و متقاعدکننده به مشتری هدف ابلاغ شده است. بازاریابی پاسخگوی رشد شرکت شما است و توانایی شناسایی و تأمین مشتریان جدید را دارد. بازاریابی به پیشنهادات تازه می‌پردازد و رشد سودآور بازارهای تازه را در نظر می‌گیرد.


۳۳. آن هَندلی

بازاریابی تمام آن چیزی است که برای خلق داستان کسب‌و‌کار خود و به اشتراک‌گذاری آن نیاز دارید.


۳۴. جفری هارمون

وقتی محصول شما باکیفیت و خوب است، فقط باید روی آموزش و آگاهی دادن به مخاطب کار کنید. آموزش درست و آگاهی بخشیدن به افراد درباره محصول می‌تواند میل لازم نسبت به محصول را در مشتریان برانگیزاند.


۳۵. جفری هِیزلت



بازاریابی دلیل حضور شما در زمین بازی را معین می‌کند و به تمام پرسش‌های سخت پاسخ می‌دهد. در گام بعدی باید برنامه‌ای طراحی بشود و در آن انتظارات ویژه در مورد فروش مطرح بشود و نیز به طور واضح به جلب رضایت توجه بشود. شور و اشتیاق نمی‌تواند جایگزین برنامه‌ریزی بشود. برای رسیدن به اهداف‌تان همیشه با درصدی از بحث‌ها و تنش‌ها رو به رو خواهید بود. با بحث‌ها و پیگیری تضادها می‌توانید گروه‌تان را به سمت پیشرفت هدایت کنید. خطر کنید و از اشتباه کردن نترسید. یادتان باشد هیچ کس تا‌به‌حال به خاطر خطا در کمپین بازاریابی فنا نشده است. اگر خواهان رشد هستید باید خطر کنید. کسب و کار خود را در فضا و حال و هوایی تازه مدیریت کنید.


۳۶. آری هرزوگ

بازاریابی یعنی شناخت درست خریدار احتمالی و مشتری، به طوری که ارتباطی عالی و درست میان مشتری و شرکت شکل بگیرد. در این صورت بدون هیچ پرسشی، مشتری خبرنامه‌های شما را مطالعه می‌کند، آنها را با دوستان خود به اشتراک می‌گذارد و کارت خرید از شما را همیشه همراه خواهد داشت. از طریق شبکه‌های اجتماعی نیز تعامل خود با شما را حفظ می کند.


۳۷. آن هولند

بازاریابی چتری است که تحقیقات، برندسازی، روابط عمومی، تبلیغات، پاسخگویی مستقیم، ترفیع و تبلیغات، وفادارسازی، ایجاد تقاضا و … را پوشش می‌دهد.


۳۸. جویی آیازِتو

بازاریابی هدایت مردم به‌سوی خرید بیشتر از ما است.


۳۹. ماکس کلایوف

بازاریابی علم و هنر تولید، ایجاد رضایت و حفظ مشتریان است و همه این‌ها در ضمن سودآوری و ارزش‌آفرینی شکل می‌گیرد. بازاریابی به هر‌ روی، قوانین و وظایف را در هم می آمیزد. بازاریابی باید بالاترین استانداردهای اخلاقی را نیز رعایت کند. مثلا به محیط زیست احترام بگذارد و برای تبدیل شدن دنیا به مکانی بهتر باری زندگی تلاش‌های لازم را به انجام رساند.

۴۰. جری کاپ



بازاریابی مفید به مشتریانی که در شرف خرید هستند، ارزش محصول و خدمات شما را با هزینه کمتری یادآوری می‌کند.


۴۱. دیو کِرپِن

کِرپِن تعریف بازاریابی را در علم و هنر ارتباطات متقاعدکننده خلاصه می‌کند.


۴۲. رابین کورمن

بازاریابی افزایش آگاهی و بینش خریدار، میزان خرید و تکرار خرید و ارتقای میل نسبت به محصول/خدمت است به طوری که برای مشتری مزایایی به همراه دارد و همه اینها از طریق تبلیغات، بسته‌بندی، توزیع، قیمت‌گذاری و ترفیع یا همان چاشنی‌های فروش رخ می‌دهند. قبلا تعاملات بازاریابی یک طرفه بود اما امروز این تعامل دوطرفه شده است و تغییرات شکل گرفته ناشی از وجود شبکه‌های اجتماعی، بازاریابی ویروسی (شیوه‌ای از بازاریابی که مصرف‌کنندگان با مشوق‌هایی به اشتراک‌گذاشتن اطلاعات مربوط به یک شرکت یا محصول با دیگران ترغیب می‌شوند :viral marketing) و … است که بعضی مواقع توسط خود شرکت و در مورد محصول/خدمت به مشتری پیشنهاد می‌شود.


۴۳. پل کولاویس

کولاویس تعریف بازاریابی را اینگونه ارائه می‌کند: کشف آنچه که مشتری بالقوه می‌خواهد و تقاضا می‌کند و پاسخ‌گویی به این خواسته به طور مؤثرتر و کاراتر نسبت به سایر رقبا.


۴۴. جِری لنتزِم

بازاریابی تعاملی دوسویه و ارزش‌آفرین است میان مشتری و بازاریاب و از طریق ارایه‌ی محصول و خدمات مناسب به مشتریِ هدف که برای رفع نیازهای او با استفاده از ابزارهای خرید و تعامل مناسب شکل می‌گیرد. مکالمات بازاریابی روایتی است از محصول و خدمات شما به مشتری که او را طی گفتمان صحیح با شرکت پیوند می‌دهد. این گفتگومان درست شامل گوش سپردن، مشارکت، وابستگی و ارتباط و نهایتا خرید می‌شود.


۴۵. ربکا لیب

بازاریابی فرایندی است استراتژیک، چندوجهی و تاکتیکی که به فروش خدمات مشتریان و حفظ و نگهداشت مشتری کمک می‌کند. گام‌های اولیه‌ی بازاریابی شامل شناسایی مخاطبان هدف، توسعه استراتژی بازاریابی/ارتباطات است و معمولا روش‌ها و کانال‌های متعددی مانند تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی محتوا، رسانه‌های چاپی و دیجیتالی، برگزاری رویدادها و…به اندازه ‌گیری و ارزیابی نتایج می‌پردازند و فرایند بررسی اطلاعات و تغییرات و توسعه بازار به طور پیوسته مورد بازبینی قرار می‌گیرد. بازاریابی می‌تواند حلقه‌ی بازخورد میان سازمان و خریداران احتمالی و مشتریان را تشکیل بدهد. حلقه‌ای که به آگاهی و پیشرفت کسب‌وکار کمک می‌کند.


۴۶. آن مارشمن

بازاریابی تعریف فرصت‌های کسب و کار، شناسایی مشتریان سودآور و محصول/خدماتی است که نیازهای مشتری را رفع می‌کند و موجب شکل‌گیری ارتباط میان مشتری و شرکت می‌شود. بازاریابی با پاسخگویی به تقاضای مشتریان، محصول یا خدمات شرکت برای ایجاد ارتباط با مشتری را ارزش‌آفرینی می‌کند.


۴۷. دیوید میشلر

بازاریابی علم و هنر ایجاد تقاضا به سمت رشدی پرسود است.


۴۸. دورین موران

آگاه کردن مشتری برای شناخت نیازهایی که از آنها بی‌خبر است، معنای بازاریابی است.


۴۹. پل موسنسون

بازاریابی علم و هنر قانع کردن خریدار بالقوه برای خرید از شرکتی است که مسئول ایجاد پیامی متقاعد‌کننده است. این پیام از طریق کانال‌ها و راه‌های ارتباطی هدف‌گیری شده با دسترسی و تکرار مناسب، خریداران بالقوه را در چرخه‌ی خرید همراهی می‌کند.

۵۰. شارون موستین



بازاریابی فرایندی است مجتمع با کانال‌های ارتباطی چندگانه (بازاریابی آنلاین و بازاریابی آفلاین) که مبتنی بر مشتری مداری است و به تعریف، بخش‌بندی، دسترسی به مشتری بالقوه و متقاعد کردن او برای خرید محصولات و خدمات می‌پردازد. این فرایند با تجزیه و تحلیل معیار‌های مختلف برای بازبینی استراتژی‌ها همراه است؛‌ بازبینی و اصلاحات برای تکرار فرایند با هدف بهینه‌سازی میزان بازگشت سرمایه لازم ا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۷ ، ۲۱:۲۲
مهدی آتش فشان رامشه


اول باید بابت این عنوان غم انگیز معذرت خواهی کنم! ولی من جدا فکر میکنم کسانی که با لوگو و قالب سایت شما شوخی می کنند یا آن را به تمسخر می گیرند در حال تخریب برند شما و آسیب زدن به شهرت شما هستند! هر بار که کسی این کار را می کند، هویت برند شما را به خطر می اندازد.

به عنوان کسی که در بازاریابی دیجیتال دستی بر آتش دارد، برای من دست انداختن لوگوی کمپانی و شوخی با آن کابوس وار است! من جدیدا مداوم عکس ها و لوگوهایی را نگاه می کنم که در آن ها بخشی از تصویر تا جایی کشیده شده اند که دیگر تصاویر قابل تشخیص نیستند. بله، می خواهم بگویم که بازاریابی سایه ایچقدر ناراحت کننده ست! مشکلات زیادی بین فروشندگان و تیم های بازاریابی به وجود می آیند، آن هم به دلیل –بله درست حدس زدید- بازاریابی سایه ای. برای مثال تیم فروش، در بسیاری از موقعیت ها بدون این که تیم بازاریابی را در جریان قرار بدهند با ایمیل خودشان اقدام به بازاریابی می کنند.

بازاریابی سایه ای معمولا با IT سایه ای مقایسه می شود.

حالا IT سایه ای چیست؟ استفاده از نرم افزار توسط افراد یک سازمان بدون اجازه. برای این که واضح تر صحبت کنیم باید بگوییم بازاریابی سایه ای در زمانی اتفاق می افتد که گروه ها (گروه هایی غیر از بازاریابی) شروع به انجام دادن کارها به روش خودشان می کنند که این امر استراتژی بازاریابی شرکت را به خطر می اندازد. البته این قضیه فقط مربوط به بخش بازاریابی نمی شود، شاید برای گروه های دیگر هم اتفاق بیفتد. برای مثال، گروه بازاریابی چیزی را از فروشنده ای بخرد که در لیست فروشندگان مورد تائید سازمان نباشد، این هم می شود همین سایه ای!! اصلا شاید از طرف تیم حقوقی سازمان محدودیت هایی برای انتشار مطالب مرتبط با سازمان در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی وضع شده باشد.

در سازمان هایی که از نرم افزارهای بازاریابی یا سیستم مدیریت مشتریان (CRM) استفاده می کنند، گروه IT مسوول نصب، تنظیم و عملکرد این نرم افزارها و سیستم ها هستند و مساله مهمی در زمینه تجربه کاربری مشتری و رقابت پذیری آن است. برای مشتریان یک برند بسیار مهم است که یک تجربه جامع در تعامل با یک سازمان داشته باشند. آن ها به دنبال استفاده از خدمات سازمان به راحتی و بدون دردسر پر کردن فرم ها متعدد هستند. فقط یک فرم ثبت نام می تواند ایده خوبی باشد و این ایده می تواند توسط تیم IT اجرایی شود، اما به دست آمدن تعداد زیادی ایمیل غیر قابل استفاده (که الکی پر شده اند) چیزی نیست که واحد بازاریابی آن را بخواهد.

چگونه می شود با بازاریابی سایه ای برخورد کرد؟

برای مقابله با پدیده «بازاریابی سایه ای» مهمترین اتفاقی که باید بیفتد این است که وظیفه هر واحد به طور خیلی واضح مشخص شود. وظیفه تیم بازاریابی ایجاد تقاضا و تولید درآمد است. برای ریدن به این هدف تیم بازاریابی از ابزارهای مختلفی استفاده خواهد  کرد، چه ابزارهای کاغذی مثل تراکت، بروشور، نامه و چه ابزارهای الکترونیکی مثل پی دی اف، ایمیل، کتاب های الکترونیکی و … اما اگر بچه های تیم فروش نتوانند در مواقع نیاز از این ابزار استفاده کنند، واحد بازاریابی صرفا یک واحد هزینه بر خواهد بود.

مدیر بازاریابی باید افراد حاضر در سازمان را از استراتژی بازاریابی آگاه کند تا همه از آن اگاه باشند، از همه امکانات، پنل ها و سرویس هایی که توسط شرکت استفاده می شود آگاه باشند و در جریان مسائلی که برای سازمان از اهمیت بیشتری برخوردار است باشند. مدیر بازاریابی باید از مدیران واحدهای دیگر بازخورد بگیرد، افراد واحدهای مختلف را به مکالمه بین واحدها تشویق کند و به طور کلی به نحوی کار کند که استراتژی بازاریابی برای سازمان مفید باشد.

من دوست دارم واحدهای بازاریابی را «واحدهای بازاریابی تکنولوژی» بنامم! این واحدها امروز نمی توانند کاری را بدون استفاده از تکنولوژی انجام دهند. پس در این جا نقش واحد IT هم نقش بزرگ وتعین کننده ای است ( در راه اندازی سیستم CRM، اتوماسیون بازاریابی، نصب و راه اندازی نرم افزارهای کاربردی و …)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۷ ، ۱۱:۴۲
مهدی آتش فشان رامشه

قبا را وسوسه نکنید

رقبا به بازارهایی وارد می‌شوند که گمان می‌کنند سودی بالاتر از حد متوسط دارد. هر اقدامی برای منحرف کردن حواس آن‌ها از سود احتمالی یا واقعی‌‌تان، حضور شما در بازار را طولانی‌تر و قوی‌تر می‌کند.حتی اگر رقیب یا کسی که به او اعتماد ندارید از روند پیشرفت کسب‌وکارتان پرسید، همیشه بگویید «این یک مبارزه دائمی است، بازار خیلی پیچیده است و برای کسب هر دلار سخت تلاش می‌کنید».
 

جلب‌توجه نکنید

نخستین استراتژی هنگام ورود به یک بازار سودآور این است که جلب‌توجه نکنید. خیلی کوچک و بی‌سروصدا وارد شوید و نشان دهید که سراغ بخش بسیار کوچکی از بازار رفته‌اید.مطمئن نیستم که استراتژی اپل در مورد آیفون هم همین بوده باشد اما احتمالا همین بوده، زیرا رقبا آیفون و فعالیت‌های بازاریابی اپل را نادیده گرفتند تا وقتی که دیگر خیلی دیر شده بود.دومین اقدام این است که وقتی به سود زیاد رسیدید، خیلی درباره موفقیت خود سروصدا نکنید و لاف نزنید مگر وقتی که از رقبا خیلی پیشی گرفته باشید تا نتوانند به شما برسند. هرگز پارچه قرمز را مقابل گاو خشمگین رقبا تکان ندهید.استراتژی بسیاری از شرکت‌ها این است که ابتدا خود را با قدرت در بازار جا می‌اندازند و سپس اعلام می‌کنند که بزرگ، قوی و کاملا مستحکم هستند و رقبایشان باید به جای دیگری بروند. گاهی این استراتژی کارساز است و گاهی خیر، ‌اما تسلط ناگهانی آن شرکت بر بازار یک محصول یا خدمت خاص اغلب باعث می‌شود رقبا به دنبال فروش و کسب سود در جای دیگری باشند.
 

برنامه‌هایتان را مخفی نگه‌دارید

رازدار باشید،‌ به خصوص هنگام ارائه محصولات جدید یا وقتی فرصت‌‌های فوق‌العاده‌ای در بازار پیدا می‌کنید. تا وقتی که برای عرضه محصول کاملا آماده نیستید تا حد ممکن پنهان‌کاری کنید. اپل با پنهان‌کاری وسواسی قبل از عرضه آی‌پاد، آیفون و آی‌پد باعث شد‌ میلیون‌ها واحد از آن‌ها در عرض چند ماه پس از عرضه به فروش رود.اپل به کنترل و محافظت از اطلاعات داخلی خود قبل از معرفی محصولات جدید معروف است.با توجه به استراتژی نظامی نباید اجازه دهید دشمنان شاهد «تجمیع ارتش‌هایتان» باشند. ناپلئون از این استراتژی استفاده می‌کرد. او با تجمیع نیروهایش در خفا توانست در نبردهای بزرگ فراوانی پیروز شود و یکی از طولانی‌ترین و موفق‌ترین دوره‌های نظامی تاریخ را رقم بزند.ناپلئون به‌ عمد بخش‌های ارتشش را جدا و مجزا از یکدیگر و در حوزه‌های جغرافی وسیع و دور از هم نگه می‌داشت تا زمانی که برای نبرد بزرگ آماده می‌شد. سپس همه بخش‌ها را به طور همزمان در میدان نبرد گرد می‌آورد.او در کمال تعجب دشمن، ارتش‌هایش را در مدت زمانی کمتر از ۲۴ یا ۴۸ ساعت ادغام می‌کرد. وقتی پیشنهاد نبرد می‌داد تقریبا همیشه از لحاظ تعداد سرباز به دشمن برتری داشت. او توان غلبه بر همه ارتش‌های اروپا را داشت، زیرا می‌توانست تا آمادگی کامل برای آشکار کردن خود و تجمیع کامل ارتش، مخفی بماند.شما هم باید همین کار را انجام دهید. فعالیت‌های توسعه محصول و خدمت خود را مخفی نگه‌دارید. طوری رفتار کنید انگار مشغول انجام کسب‌وکار معمولتان هستید.یک پتوی پنهان‌کاری روی محصولات جدید خود بکشید تا رقبا نفهمند چه می‌کنید. در علوم نظامی، غافلگیری یک استراتژی مهم برای پیروزی بزرگ در بازار است.
 

توجه‌شان را منحرف کنید

به دنبال راه‌‌هایی برای منحرف کردن توجه رقبا از محصولات،‌ خدمات و بازارهای اصلی‌تان باشید. اگر یک محصول پرسود و چند محصول کم‌سود دارید، وقتی رقبا می‌پرسند کسب‌وکارتان چگونه پیش می‌رود، توجه‌شان را به محصولات پر تعداد کم‌سود جلب کنید تا فکر کنند بازار آنجاست و باید انرژی خود را آنجا صرف کنند. رقبا را تشویق کنید سراغ بازارهایی بروند که کمترین سود را برای شما دارد. پنهان‌کاری و رازداری درباره سودآورترین محصولات، یک استراتژی مهم بازاریابی است.بسیاری از کسب‌وکارها تمایل به خودنمایی و لاف زدن درباره موفقیت‌هایشان دارند. آن‌ها حوزه‌هایی که در آن به بیشترین سود دست یافته‌اند را با صدای بلند اعلام می‌کنند، پارچه قرمز را مقابل گاو خشمگین تکان می‌دهند و رقبا را ترغیب می‌کنند تا با محصولات و خدمات خود به آن بازارها هجوم آورند، حتی اگر کیفیت رقابتی‌شان چندان خوب نباشد در نهایت، فروش، سود و سهم بازارشان کاهش می‌یابد. وقتی رقبا را برای ورود به بازار خودتان ترغیب کنید، چنین اتفاقی روی می‌دهد. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۷ ، ۲۱:۲۸
مهدی آتش فشان رامشه

شما میتوانید بازاریابی شرکت خود را به ما بسپارید جهت اطلاعات بیشتر میتوانید با شماره های زیر تماس حاصل فرماید یا به نشانی اینستاگرامی ما مراجعه کنید:

09392958941

09221784619

Atashfeshanmahdi

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۷ ، ۱۷:۵۰
مهدی آتش فشان رامشه

1. زبان بدن چطور راستگویی را ثابت می کند؟

دریافتن این موضوع، بسیار راحت است. بدن افراد راستگو عاری از هرگونه گارد و حالت تدافعی است. آنها درست مانند دلشان، زبان بدنشان را هم باز می گذارند. به این ترتیب که وقتی فردی در حال گفت و گوست و درواقع درباره همه چیز راستش را می گوید از دست هایش استفاده می کند به طوری که مرتب کف دست هایش را به حالت باز رو به طرف مقابل می گیرد و ماجرا را برای او شرح می دهد. این نشانه یعنی اینکه طرف مقابل شما چیزی رای پنهان کردن ندارد و به همان وضوحی که می توانید کف دست وی را ببینید می توانید راستگویی اش مطمئن باشید.

2. وقتی فردی شانه بالا می اندازد!

یکی از سیگنال های جهانی زبان بدن، شانه بالاانداختن است؛ حرکتی که تقریبا در همه افراد وجود دارد و بارها دیده شده است. زمانی که فردی چنین حرکتی را انجام می دهد بدین معناست که او متوجه نمی شود و نمی داند چه خبر است، چه اتفاقی افتاده یا اینکه طرف مقابلش چه چیزی می گوید کارشناسان از این حرکت خاص در زبان بدن به عنوان یک واکنش بدنی مشترک در تمام دنیا یاد می کنند که از مفهوم مشابهی پیروی می کند.
 
 10نکته شخصیت شناسی درباره زبان بدن

3. انگشت اشاره چه می گوید...

وقتی فردی کف دستش را جمع می کند (به حالت مشت) و انگشت اشاره اش را بالا می گیرد به معنای نشان دادن تسلطش بر موضوع و اتفاقی است که پیرامون وی واقع شده؛ هر چند این حرکت همیشه هم مصداق چنین موضوعی نیست. اما در اکثر مواقع فرد با چنین حرکتی قصد دارد نشان دهد که شنونده و طرف مقابل خود را شکست داده و بر اوضاع مسلط است.

4. خنده بدون چروک دور چشم!

می دانید وقتی عمیقا و از ته دل می خندید چه اتفاقی در صورت تان می افتد؟ در چنین حالتی معمولا دور چشم های افراد خط و چین می خورد؛ چیزی که در بیشتر عکس های خانوادگی به چشم می آید و آنها را جالب توجه و ویژه می کند. وقتی خنده ای واقعی نباشد از این چین و خطوط کنار چشم، خبری نخواهدبود.

5. وقتی خنده، مشترک می شود...

وقتی کسی در یک دیالوگ دوطرفه خنده های شما را با خنده پاسخ می دهد یعنی شما برای او آدم جالبی هستید و از معاشرت با شما لذت می برد. رواشناسان تکاملی می گویند خوش خلقی نقشی محوری در مسیر تکامل انسان ایجاد می کند. این نوع از رفتارها در زبان بدن به عنوان روش سیگنالیست شناخته می شود که میل به یک ارتباط را نشان می دهد؛ ارتباطی که می توان آن را افلاطونی یا عاشقانه نامید.

6. وقتی صدا بالا و پایین می شود...

توناژ صدای افراد هم می تواند در جمع حرکت های بامفهوم زبان بدن بررسی می شود؛ یعنی فارغ از جملاتی که در قالب کلمات، رد و بدل می شود تن صدا هم یکی از نشانه های زبان بدن است. به این ترتیب اگر حین گفت و گو با فردی متوجه شدید صدای او مرتب اوج می گیرد و دوباره پایین می آید به این معناست که فرد مقابل شما به موضوع گفت و گو علاقه مند است و با لذت آن را دنبال می کند.

7. تقلید زبان بدن یعنی اوضاع خوب پیش می رود...

زمانی که همراه یک دوست در کافی شاپی نشسته اید و زبان بدن یکدیگر را ناخودآگاه تقلید می کنید یعنی اوضاع، حسابی خوب است و این دیدار با رضایت طرفین پیش می رود. به عنوان مثال اگر شما یک پای خود را روی پای دیگر می اندازید و طرف مقابلتان هم همین کار را می کند همین اینکه همه چیز به خوبی پیش می رود و هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.

8. دست به سینه یا حالت تدافعی

به سرنخ های زبان بدن حسابی دقت کنید. البته در همین خصوص باید شرایطی که فرد آن قرار دارد هم مورد بررسی قرار گیرد تا سپس بتوان برای زبان بدنش مصداق عینی پیدا کرد.
 
 10نکته شخصیت شناسی درباره زبان بدن

وقتی فردی دست به سینه می نشیند می تواند به این معنا باشد که او خودش را بسته است چون در حالت دفاعی قرار دارد و چه بسا احساس خطر می کند. با این حال باید این نکته را هم در نظر گرفت که گاهی سرمای هوا یا راحت نبودن صندلی ای که فرد روی آن نشسته می تواند سبب شود که وی دست به سینه بنشیند؛ پس ابتدا زمینه را بررسی و سپس زبان بدن را تعبیر کنید.

9. زبان بدن چطور می گوید که فرد راحت نیست...

تا به حال حین یک مکالمه، فرد رو به روی شما ابروهایش را بالا برده است؟ آیا می دانید این حرکت یکی از سیگنال های معنادار زبان بدن است؟

وقتی فردی ابروهای خود را بالا می برد به این معناست که احساس راحتی نمی کند. حال این ناراحتی می تواند حسی توأم با غافلگیری ناخوشایند، ترس یا نگرانی باشد.

با این وصف اگر از فردی درباره مدل جدید موهایتان پرسیدید و او در حالی که با کلامش از شما تعریف کرد اما ابروهایش را بالا برد یعنی اینکه خیلی هم مدل جدید موهایتان باب طبعش نبوده است.

10. تکان دادن پاها...

پاهای یک فرد، مشخص ترین اعضا در زبان بدن هستند؛ بنابراین باید خیلی مراقب حرکات آنها بود. اگر فردی مرتب پاهایش را تکان می دهد به این معناست که از درون، بی قرار و عصبی است و خب این رفتاری نیست که به چشم دیگران نباید؛ حتی اگر آن فرد در ظاهر لبخند بزند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۷ ، ۱۷:۴۹
مهدی آتش فشان رامشه