تبلیغات انتشار پیامهای ترغیبکننده است به منظور معرفی و ترویج محصولات و خدمات شرکت به مشتریان موجود و بالقوه در ازای پرداخت مبلغی معین. بازاریابی برنامهریزی، اجرا و هدایت هدفمند آمیختهای از فعالیتهای تجاری است، به قصد نزدیکسازی خریداران و فروشندگان به یکدیگر به منظور تبادل منافع یا انتقال محصول.[۹] در حقیقت بازاریابی مفهومی وسیع تر از تبلیغات است و تبلیغ صرفا بخش کوچکی از بازاریابی است.
بازاریابی شامل هر اقدامی است که شما به منظور دستیابی به مشتریان و ترغیب آنها انجام میدهید. فرایند فروش شامل هر اقدامی است که شما آن را با هدف بستن قرارداد فروش و گرفتن امضای مشتری انجام میدهید. فروش به نتایج توجه کمی دارد و فقط به رشد میاندیشد، امابازاریابی در جستجوی افقهای دوردست و رسیدن به مرحله توسعه است.[۹]
اگر تازه با بازاریابی پیامکی آشنا شده اید و یا بصورت حرفه ای با سامانه پیامکآشنایی دارید، باز هم باید همیشه به دنبال بهترین راه ها برای استفاده از سامانه پیامکی باشید.
در این مطلب به چند نکته مهم و اساسی که برای تبلیغات کمپین های تبلیغاتی خود باید همیشه بخاطر داشته باشید اشاره می کنیم:
قبل از ارسال پیامک باید بدانید پیشنهاد پیامکی شما برای بیشتر مشتریان شما مناسب باشد.
اگر پیامکی که ارسال می کنید برای مشتریان مناسب نباشد پیامک شما به طور حتم نادیده گرفته خواهد شد.
سعی کنید پیامک ارسالی شما کاملا بصورت ساده باشد و از گیج کردن مشتریان خود بپرهیزید. پیامکی ارسال نکنید که قابل فهم نباشد و مشتریان از خودشان بپرسند این پیامک چه نفعی برای من دارد؟ و یا اینکه ندانند چگونه برای دریافت تخفیف اقدام کنند!
پیشنهاد پیامکی را به گونه ای رسال کنید که بسیار ساده باشد و درک آن برای تمامی افراد با هرنوع سطح سواد قابل فهم باشد.
به طور یقین تمام مشتریان شما در همه حال دوست دارند که ناشناس باشند و اطلاعات تماس آنها در دسترس عموم قرار نگیرد، به این موضوع دقت بیشتری داشته باشید.
کمپین تبلیغاتی خود را به گونه ای ایجاد و مدیریت کنید که گسترش آن، مانع عملکرد خوب و نتیجه بخش بودن آن نباشد. مشترکین خود را برحسب نیاز و علاقه در کمپین ها دسته بندی کنید. این کار سبب میشود پیامک های ارسالی موفقیت آمیز باشند.
جهت عضویت مخاطبان در خبرنامه پیامکی باید درخواست خود را بصورت آسان و قابل فهم ارائه دهید تا مشتریان بتوانند به راحتی به عضویت خبرنامه در بیایند.
به مثال زیر توجه فرمائید :
با ارسال عدد …. به شماره…….. کد تخفیف را دریافت نمائید.
برای مشترکین خود پیشنهادی ارائه بدهید تا به سرعت راغب به عضویت در خبرنامه پیامکی شوند، همچنین در پیامک ارسالی شماره تماس ضروری را نیز درج کنید. در ضمن فراموش نکنید که برای پیشنهاد ارسالی تاریخ انقضاء تعریف کنید.
با این مثال توجه کنید :
از 40٪ تخفیف فروشگاه…. تا ساعت….امشب بهره مند شوید. برای دریافت کد تخفیف عدد…. را به شماره ……ارسال کنید.
سعی کنید در پیامک های ارسالی از کلمات “شما”، “تو” و یا “ما” استفاده کنید. این کار علاوه بر اینکه باعث دلگرمی مشرکین شما خواهد شد، باعث میشود ارتباط صمیمی با اعضای خبرنامه بر قرار کنید و مشترکین برند شما را به عنوان یک دوست بپذیرند.
سعی کنید متن پیشنهادی شما بیشتر از یک پیامک نشود. بهتر است متن پیامک را در دو یا سه جمله بصورت مختصر و مفید ارسال کنید. زیرا زیاد بودن پیامک ارسالی علاوه بر اینکه شما را مجبور به ارسال در 2 پیامک می کند، وقت مشتریان را نیز خواهد گرفت. ارسال متن پیشنهادی در 2 پیامک سبب میشود مخاطب آن را نخواند.
این نکته را به یاد داشته باشید که یک پیامک تبلیغاتی باید مختصر، مفید و ارزشمند باشد.
قبل از ارسال هر نوع پیامک تبلیغاتی به این نکته دقت کنید که آیا پیامک ارسالی برای مشتریان با اهمیت می باشد؟ آیا این پیامک بر روی کسب و کار و موفقیت آنها تاثیر خواهد داشت؟ قبل از ارسال پیامک از این موضوعات مطمئن شوید. این ارزشمند بودن پیامک می تواند ارائه یک تخفیف چشمگیر و یا یک پیشنهاد ترغیب کننده باشد.
وظیفه فروش محصولات برای هر شرکتی مهم می باشد و معمولا تیم زبده ایی این مسئولیت را به عهده می گیرد، اما مهمترین نکته ای که باید بدانیم آن است که ما باید طرز فکر خود را در مورد فروش عوض کنیم. قوانین پایبند ساختن مشتریان تغییریافته، زیرا کسب وکار در حال تغییراست. فروش در قرن بیست و یک به معنای این است که با مشتری ارتباط برقرار کنید. مشکلات او را حل کنید و برای رونق کسب وکارش به او مشاوره دهید. در واقع باید خود را وارد کسب و کار مشتری کنید و خود را متعلق به او بدانید نه این که فقط به دنبال داد و ستد با مشتری باشید. باید برای مشتری تبدیل به یک مشاور و شریک شوید. امروزه دنیای دنیای رقابت تغییر کرده است و دیگر هرکس که بهترین محصول را دارد برنده نیست بلکه آن شرکتی برنده رقابت است که بتواند بیشتر به بهبود عملیات کاری مشتری کمک کند. نکته بعدی آن است که آموزش مهارت های فروش به کارمندان هرگز کافی نیست باید اراده کنیم تا گوی سبقت را از دیگران برباییم. برنده ها هیچ گاه تسلیم نمی شوند آنها برمی خیزند.
بزرگترین مهارت فروش آن است که خودمان را در مورد توانایی هایمان متقاعد کنیم
برای موفقیت در فروش ۱۲ اصل وجود دارد که آنها را باید به هم پیوند زد و به شیوه ایی موثر به کار بست. هنگامی می توانید در برابر رقبا برنده باشید که:
با توجه به نکات بالا شما می توانید در بازار های رقابتی امروزی گوی سبقت را از بقیه رقبایتان ربوده و همیشه جزء برترین های بازار باشید.
تقریباً هرروز، کاربرانتان محتوای ارزشمندی برای شما تولید میکنند. محتوای جذاب میتواند برای شما ترافیک، تبلیغات و فروش بیشتر به ارمغان آورد، اما در صورتی که بتوانید از آنها درست استفاده کنید.
شرکتها به طور فزایندهای اهمیت محتوای تولید شده توسط کاربر را درمیابند. درواقع، در سال ۲۰۱۶، ۳۵٪ بازاریابان B2C برای استفاده از محتوای تولیدشده توسط کاربران و طرفداران، برنامهریزی کردهاند.
اجازه دهید ابتدا توضیح مختصری دربارهی محتوای تولید شده توسط کاربر بدهیم، سپس به چگونگی استفاده از این محتوا بپردازیم.
فردی به نام مایکل از شرکت نرمافزار Sprout Social سادهترین تعریف را دربارهی محتوای تولیدشده توسط کاربر (UGC) ارائه داده است:
“محتوای تولیدشده توسط کاربر دقیقاً همانند محتوای تولید شده توسط کاربران برند است. محتوا میتواند شامل هرچیزی باشد، مثل تصویر، ویدئو و پستهای وبلاگی و… . کاربر ممکن است مشتری برند، بازدیدکنندهی سایت و یا فالوور شبکه اجتماعی برند باشد. “
محتوای تولید شده توسط کاربر نتیجهبخش است، زیرا توسط یک کاربر واقعی تولید شده است. بنابراین، هنگامی که مشتریان بالقوه آن را بخوانند حس میکنند که محتوا بیغرض است، زیرا یکی از خودشان آن را نوشته است، و به آن اعتماد میکنند.
محتوای تولیدشده توسط کاربر نقش بسیار مهمی در مراحل بازاریابی داخلی ایفا میکند. کاربران طی مراحلی تصمیم به خرید میگیرند، این مراحل معمولاً به شکل زیر است:
محتوای تولید شده توسط کاربر به دیگر افراد کمک میکند که این مراحل را کوتاهتر طی کنند. برای مثال افراد از مرحلهی کشف کردن سریعتر به مرحلهی بررسی یا خرید میرسند. به این ترتیب مشتریان شما به شما در تسریع خرید و فروشتان کمک میکنند. و همانطور که به آن اشاره شد، کاربران همیشه در حال ساخت این قبیل محتواها هستند و شما باید در استراتژی فروش خود آن را بگنجانید.
در طول مرحلهی آگاهی بازاریابی درونگرا، خریداران بالقوه محصولی کشف میکنند. یا، متوجه میشوند که مشکلی دارند که نیاز به حل دارد.
اگر نگاهی به اینکه چگونه مردم برندها را کشف میکنند بیندازید، خواهید دید که بخش عظیمی از آن مربوط به موتورهای جستجو، شبکههای اجتماعی، سایت مشتریان و انجمن آنلاین برندها، خواهد بود.
همهی مردم از گوگل، هنگامی که نیاز به دانستن دربارهی موضوعی دارند، استفاده میکنند. اگر محصولات شما در جایگاه بالاتری در صفحات نتایج جستجو قرار گیرند، احتمال کلیک خوردن آنها بیشتر خواهد بود.
تحقیقات نشان داده است که ۷۱.۳۳٪ کلیکها برای صفحهی نتایج جستجوی اول است، و صفحات دوم و سوم فقط ۵.۵۹٪ از کلیکها را به خود اختصاص میدهند. به همین دلیل برندها سعی دارند که در این رتبهبندیها از یکدیگر جلو بزنند. و در تلاشند که با محتوای جامعتر و طولانیتر خود را در صدر نتایج قرار دهند، درحالیکه بیخبرند از اینکه ۲۵ درصد نتایج جستجو ۲۰ برند بزرگ جهان به محتوای تولیدشده توسط کاربران لینک داده میشود.
ارتباط بین سئو و محتوای تولیدشده توسط کاربران کاملاً واضح است. و این نیز ارتباطی است بین موقعیت نتایج موتورجستجو و آگاهی از برندها.
پس از سئو، دیگر ابزار قدرتمند برای آگاهی کانالهای اجتماعی است.
طبق نتایج تحقیقات، ۳۷٪ مشتریان قبل از خرید به بررسیهایشان در شبکههای اجتماعی تکیه میکنند. محتوای اجتماعی، در اکثر موارد، توسط انجمن برند، تولید میشود تا خود برند. پس شبکههای اجتماعی را نیز باید جدی بگیرید و از آنها باید در راستای شناساندن برند خود به دنیا، بهرهگیرید.
هنگامی که بازاریابان توجهشان به بخشی جذب شود، قدم بعدیشان تعامل با آنهاست. برای انجام این کار، محتوایی میسازند که آنها را بیشتر تحت تأثیر قرار دهند.
این بخشها در این مرحله به محتوای در حال توسعه به دو روش کمک میکنند:
۱) جمعآوری اطلاعات منحصربفرد و بینشی برای شما
۲) تعامل با مخاطبان
مثال خوبی دربارهی این قبیل محتوای تولیدشده توسط کاربر، توسط آزمونگر رسانههای اجتماعی (SME) صورت گرفته است.
SME ، منابع را به سمت اخبار رسانههای اجتماعی هدایت میکند، سالانه برای توسعهی گزارش صنعت بازایابی رسانههای اجتماعی خود، یک نظرسنجی ترتیب میدهد.
مثال دیگر مربوط به موسسهی بازاریابی محتواست که با استفاده از نظرسنجی،محتوای بسیار عالی توسط کاربران تولید میکند.
نظرسنجی یکی از بهترین روشها برای تولید چنین محتوایی است، زیرا دادههایی را در اختیارتان میگذارد که واقعاً به آنها نیاز دارید.
شما همیشه به نظرسنجیهای گسترده و دادهکاوی برای تولید محتوا توسط کاربران نیاز نخواهید داشت. گاهی اوقات، یک پست وبلاگی ساده از یک کاربر میتواند این نیاز را برآورده کند.
اگر نمیتوانید نظرسنجی کنید، یک ایمیل شخصی به کاربران خود بفرستید و از آنها بخواهید که تجربههایی که با محصولات شما داشتهاند به اشتراک بگذارند.
هنگامی که موفق به تعامل با کاربر شدید، در مرحلهی بعد میخواهید که آنها را به مرحلهی مکالمه ببرید، که در آنجا محتوای تولید شده توسط کاربر بسیار مؤثر است.
مردم گاهی به بررسیها و رتبهبندی دوستانشان بیشتر از رتبهبندی افراد حرفهای اعتماد میکنند.
تنها راهی که میتواند به شما در فروش بیشتر کمک کند، بررسیهای مثبت است، بررسیهای منفی ممکن است اعتبار برند شما را زیر سؤال ببرد. برای ۲۱.۹ درصد از مردم که به دنبال خرید محصولاند- فقط یک ایده و نظر منفی کافی است که آنها از خرید صرفنظر کنند.
مرحلهی نهایی چرخه بازاریابی درونگرا جایی است که بازاریابان قصدشان لذت بردن مشتری است.
معمولا، در این قسمت، بازاریابان سعی دارند از این اطمینان حاصل کنند که مشتریانشان به آرامی وارد حلقهی برند آنها شده و به سرعت شروع به استفاده از محصولاتشان میکنند.
از آنجا که این مرحلهای است که در آن مشتریان شروع به استفاده از محصول میکنند، آنها از نوع خاصی از محتوای تولید شده توسط کاربر استفاده میکنند.
نیلسن (Nielsen)، یک سری تحقیقات روی اینکه چگونه مردم محتوای وب را استفاده میکنند، انجام داد، که نوشتن پرسشوپاسخهای بهینهسازی شدهای را برای پرسش و جو از کاربران پیشنهاد داد که میتواند در بهبود سئو به شما کمک کند:
“ مردم به دنبال یافتن راهحل برای شما نیستند، آنها به دنبال حل مشکل خودشان هستند، اگر شما در استفاده از کلمات برای مشتریانتان بسیار محتاط هستید، پرسوجوهای هدفمند جستجوی وب با سؤالات شما تطبیق داده خواهد شد، به طوری که مردم میتوانند مستقیماً به بهترین پاسخ شما از طریق صفحات نتایج موتورجستجو برسند.”
لازم نیست که حتماً این محتوا منفعل همچون پرسشوپاسخ و یا مقالات پایگاه دانش باشد. شما میتوانید علاوهبراین جلساتی برگزار کنید که در آن کاربران میتوانند فعالانه شرکت کنند.
همانطور که در بالا خواندید، محتوای تولید شده توسط کاربر بهترین راه برای افزایش فروش است. با اینحال، این نوع محتوا ممکن است چیزها را زشت هم نشان دهد.
مشکل این نوع محتوا این است که غیر قابل کنترل است.
بسیاری از برندها و شرکتها از این طریق آسیب دیدهاند، هشتکهایی که آنها در شبکههای اجتماعی برای شناساندن خود به کاربران استفاده میکردند، پس از مدتی در معرض تبلیغات منفی قرار میگرفت و آنها مجبور به حذف آن هشتک میشدند، مثل اتفاقی که برای مک دونالد افتاد.
بنابراین بهتر است هنگامی که کمپین تولید محتوای کاربران راهاندازی شد ، کمی آن را هدایت کنید. بنابراین هنگامی که از چنین کمپین هایی استفاده میکنید باید بسیار مراقب باشید. تصدیق نامه ها، دیدگاهها و داستانهای موفقیت همه امن هستند و پتانسیلی برای ویروسی عمل کردن ندارند.
اما، کمپینهایی شامل ویدئوهای یوتیوپ، هشتکها و چیزهایی از این قبیل بسیار حساس و غیرقابل کنترلاند و ممکن است برای شما تبلیغات منفی نیز به همراه داشته باشند.
تحلیل و بررسی ۴۰۰۰ ویدئوهای تولید شده توسط کاربران نشان میداد که ۶.۶٪ از محتواها مشکلساز به نظر رسیدهاند.
محتوای تولید شده توسط کاربران نتیجه بخش است. تعداد افرادی که تحت تأثیر این نوع محتوا قرار میگیرند بیشترند.
اولین قدم سادهی شما در این مسیر میتواند به سادگی درخواست یک دیدگاه رتبهبندی از کاربران ، و یا شروع یک گفتگو در رسانههای اجتماعی برای باقی گذاشتن یک ردپای مؤثر در شبکههای اجتماعی، باشد.
بسیاری از بازاریابان و برندها بر این باورند که داشتن فروشندگان زبردست و پرداخت حقوقهای بالا منجر به افزایش فروش آنان میشود، اما باید به نقش پررنگ مشارکت و تبلیغ مشتریان به عنوان کسانی که از محصولات استفاده کرده و حاضر به تبلیغ کالای شما شدهاند نیز توجه کرد. البته توانایی و مهارت شما در مبدل ساختن مشتریان خرسند به مبلغان و حامیان برندتان نیز نکته دیگریست که نباید از آن غافل شد.
با توجه به افزایش روزافزون نظرسنجیهای اینترنتی و تحقیقات آنلاین، اهمیت و اثرگذاری مشتریان شما و نظرات مثبتشان بر روی تصمیمات دیگر خریداران چندین برابر شده است. با این حال، ماجرا به همین جا ختم نمیشود. کشف، پرورش و تشویق مشتریان خرسند برای ایجاد فرصتهای فروش بیشتر برای محصولات یک برند همه و همه حوزههاییست که در مشارکت و تبلیغ مشتریان به عنوان یک استراتژی بازاریابی جای کار دارد.
با این حال، چرا بیشتر سازمانها و شرکتها اکثر توان و هزینه خود را برای پیروزی در یک تجارت صرف میکنند؟ اینگونه به نظر میرسد که این شرکتها روش صحیح برای استفاده از مشارکت و تبلیغ مشتریان در افزایش محبوببیت برند خود را نمیدانند. از سوی دیگر ممکن است تیم کاری آنها به خوبی برای استفاده از نقش مشتریان در بازاریابی آموزش ندیده یا اهداف کاری آنها همسو با این استراتژی نیست. حتی ممکن است برخی از شرکتها هنوز مشتریان حقیقی و وفادار خود را به خوبی نشناخته باشند.
برای پی بردن به دلایل عدم موفقیت در استفاده از مشارکت و تبلیغ مشتریان در بازاریابی و عدم سرمایه گذاری و برنامه ریزی کافی در این حوزه و در نهایت حل این مشکلات تا پایان این نوشته با ما همراه باشید.
اکثر شرکتها و برندها معمولا بر محور بازاریابی و فروش هستند، اما به راستی چرا شرکتها تلاش نمیکنند مشتری محور باشند؟ حقیقت این است که هر شرکت بخشهای مختلف برای ارتباط با مشتری داشته و هر بخش با توجه به نوع برخورد خود، تاثیر خاص خود را که معمولا ماندگار نیز میباشد، بر روی مشتری خواهد داشت. لذا امروزه بسیاری از متخصصین حوزه بازاریابی بر این باورند که فرهنگ سازمانی هر شرکت پارامتر بسیاری مهمی به حساب میآید و لذا ممکن است تلاش یک شرکت برای مشتری محور بودن صرفا یک شعار به نظر برسد.
بر اساس تجارب شرکتهای بزرگ، هر مشتری به دو روش میتواند بر روی درآمد یک شرکت اثر بگذارد: اول اینکه وجود مشتریان برای حفظ درآمد فعلی شرکت حیاتیست و دوم این که مشتریان تضمین کننده درآمدهای آتی هر شرکت هستند.
در مورد تاثیر مشتریان بر روی مورد اول، پاسخ واضح است: تا زمانی که شما مشتریان خرسند و در نتیجه وفادار نداشته باشید، درآمدی نیز نخواهید داشت. همچنین، بر اساس نظرسنجیهای انجام شده حدود 50 درصد از شرکت کنندگان معتقدند هنگامی که یک برند در کمپینهای مختلف حضور داشته و با مشتریان ارتباط برقرار کرده است، بازده فروش بالاتری نیز داشته است.
تغییرات متعدد در مدلها و روشهای بازارگانی امروزه قدرت را از فروشندگان به مشتریان انتقال داده است. به طور کلی، امروزه باید انتظار تعهد و وفاداری کمتری از سوی مشتری داشت. زیرا، اگر مشتری به آن چیزی که انتظار دارد نرسد، به راحتی و حتی به ارزانی نیاز خود را از سوی شرکت دیگری تامین میکند. به همین دلیل نیز میباشد که تجارب مشتریان امروزه وزنه سنگینی در رقابت بین برندها به شمار میآید.
فراموش نکنید: مشتریان امروزه هم میتوانند صدای خود را به گوش دیگران برسانند و هم حق انتخاب دارند. تنها توجه به همین نکته میتواند به راحتی نقش و اهمیت مشارکت و تبلیغ مشتریان را روشن کند. همچنین، مشتریان راضی و خوشحال امروزه دیگر به عنوان سرمایههای یک شرکت تلقی میشوند. تاثیر مثبت این مشتریان بر روی مساله بازاریابی دهان به دهان و نقل قول تجاربشان میتواند دهها مشتری دیگر را به سوی شما جذب میکند.
مشتریانی که از شما حمایت میکنند همچنین میتوانند با نوشتن نظرات مثبت خود در شبکههای اجتماعی و انعکاس نظرات خود، دادن فیدبکهای خود در مورد محصولات و افزایش محبوبیت چهره شما در شبکههای اجتماعی به کمک شما بیایند. این مشتریان حتی میتوانند به تولید محتوا برای شما هم بپردازند!
تا این جا اهمیت تجربه مشتریان روشن شده است. اما سوال دیگر اینست که تجربه مشتریان در چه بخشی اهمیت بیشتری دارد؟ بازاریابی، فروش یا خدمات امور مشتریان؟ در واقع همه بخشها با تجربه مشتریان درگیر هستند. اما مساله اساسی این است که هر بخش مسئولیت خود در قبال تجربه مشتریان و به عبارت دیگر نقش مشارکت و تبلیغ مشتریان بداند.
برای مثال، در بخش فروش اکثر فروشندگان تمرکز اصلی خود را بر افزایش میزان فروش ماهانه و به عبارت دیگر در دست گرفتن بازار قرار میدهند. اما باید به این نکته نیز توجه کرد که رمز و راز فروش پیوسته و دائم چیست؟ به همین دلیل است که اکثر بازاریابان به فروشندگان توصیه میکنند با مشتریان مشخصی کار کرده و به طور مداوم روند فروش کالا به آنها و فیدبکهای دریافتی را بررسی کنند. در واقع، مشتریان باید بین فروشندگان مشخصی تقسیم شوند تا هر فروشنده خود را مسئول گروهی از مشتریان بداند و نسبت به نظرات و تجارب آنها اقدامات مناسب را انجام دهد. مزیت دیگر این استراتژی اینست که هر فروشنده با انتظارات مشتری نیز آشناست.
اگر میخواهید بتوانید از نقش مشارکت و تبلیغ مشتریان استفاده کنید، در قدم اول باید مشتریان خود را بشناسید. نشناختن درست مشتریان در مرحله اول باعث سردرگمی در برقراری ارتباط با آنها میشود و در نتیجه نیز قادر نخواهید بود از تجارب مثبت آنان به درستی استفاده کنید. برای حل این مشکل، استفاده از نرم افزار CRM یا دیگر بسترهای نرم افزاری موجود برای بررسی میزان فروشتان و برنامه ریزی برای آن میتواند کمک کننده باشد.
استفاده از تکنولوژی میتواند برای شناخت و ارتباط بهتر و بیشتر با مشتریانتان به شما کمک کند. در زیر چند راهکار در این رابطه آمده است:
اصل آخر پس از شناخت مشتری، ایجاد ارتباط با اوست. امروزه، شرکتهای بیشتر و بیشتری با مشارکت و تبلیغ مشتری درگیر شده و از مشتریان برای تبلیغات استفاده میکنند. فراموش نکنید برای ارزیابی نحوه ارتباط خود با مشتری نیازبه تعریف چندین پارامتر دارید. مهمترین این پارامترها عبارتند از :
اگر تابحال به استفاده از مشارکت و تبلیغات مشتریان فکر نکردهاید، زمان آن رسیده است بار دیگر سیاستهای کاری شرکت خود را بررسی کنید. از شناخت مشتریان و سرمایه گذاری بر روی آنان شروع کرده و از اهمیت تجارب آنان غافل نشوید.
اگر برای کسب و کار خود از تبلیغات در اینستاگرام استفاده نمیکنید، قطعا چیزهای زیادی را از دست خواهید داد. زیرا امروزه شبکههای اجتماعی مرتبط با موبایل و بسترهای مبتنی بر تصویر بیش از ۴۰ میلیون کاربر در سراسر دنیا دارد و استفاده از این فرصت بدون شک موفقیتی بزرگ برای برند شما به همراه خواهد داشت. تنها نکته کلیدی در این رابطه تکرار نکردن اشتباهات رایج و متداول نظیر استفاده از تصاویر و ویدئوهای بی کیفیت است که میتواند فالورهای شما را کاهش دهد.
به نظرتان چگونه میتوان برای کسب محبوبیت و شهرت برای برندتان از اینستاگرام استفاده کرد؟ در این نوشته، شما را با ۱۰ اشتباه رایج در حوزه بازاریابی و تبلیغات در اینستاگرام آشنا خواهیم کرد. این میتواند یک مشاوره بازاریابی از سایت آیبازاریابی برای شما باشد.
یکی از رایجترین اشتباهاتی که برندها در استفاده از اینستاگرام برای تبلیغات ممکن است مرتکب شوند این است که از تصاویر و ویدئوهایی استفاده میکنند که خودشان آنها را خلق نکردهاند، بلکه تنها آن را از جایی دیگر کپی کردهاند. این حرکت، باعث میشود پروفایل شما کمتر اصیل به نظر برسد و حتی ممکن است قانونی بودن آن نیز زیر سوال برود. حتی ممکن است این گونه برندها و شرکتها درگیر قوانین مربوط به کپی رایت شده و با مشکل مواجه شوند. فراموش نکنید برندها باید بتوانند پستهای محتوا محور را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارند، نه صرفا مفاهیم بصری و گرافیکی نظیر عکس و فیلم.
با این که استفاده از پشت زمینه سفید برای تبلیغ محصولات یک شرکت به هیچ وجه با محیط ایسنتاگرام همخوانی ندارد، هنوز هم برندها و شرکتهای زیادی را میبینیم که این اشتباه را برای تبلیغات در اینستاگرام مرتکب میشوند. این در حالیست که برندهایی که فروش پررونقی دارند، برندهایی هستند که توانسته اند با ایجاد یک فرمت و استایل مناشب برای تبلیغاتشان، علاوه بر جذب مخاطب پیامهایی نیز به وی ابلاغ نمایند. این فرمتها، معمولا فرمتهاییست که از نظر کاربران جذاب باشد.
برندهایی که مطالب خود را به اشتراک گذاشته و سپس منتظر میمانند تا کاربران به صفحات آنها سر بزنند، موقعیتهای خوبی برای رشد را از دست میدهند. در اینستاگرام، بیش از هر شبکه اجتماعی و بستر تبلیغاتی دیگری نیاز است تا برندها دنبال فرصتهایی بگردند تا خود را با مخاطب درگیر کنند. به نظر گذاشتن زیر پستها و مشخص کردن پستهای مورد علاقه و همچنین دنبال کردن دقیق هشتکها و کلمات کلیدی، برندها این فرصت را خواهند داشت تا خود را در فضای رقابتی با دیگران قرار دهند و از این طریق، زمینه آشنایی مخاطبان با خود را فراهم سازند.
برندهایی که برای تبلیغات در اینستاگرام بدون دنبال کردن یک استراتژی خاص به انتشار محتوا میپردازند، بدون شک فرصتهای زیادی را برای ارتباط با مخاطبان از دست میدهند. زمانی که شما به عنوان یک مخاطب از صفحه تبلیغاتی یک برند بازدید میکنید، انتظار دارید ظاهر صفحه و مطالب آن را منسجم ببینید و احساس کنید این برند برای تیلیغات خود روش خاصی را دنبال میکند. این انسجام را میتوان از طریق کلیدواژهها، مطالب و تصاویر به اشتراک گذاشته متوجه شد. برای مثال، اگر برندی که از آن بازدید میکنید، چندین محصول را عرضه میکند شما انتظار ندارید سه تصویر آخر به اشتراک گذاشته شده متعلق به یک محصول باشد. بنابراین، برای حفظ تعادل صفحه خود، از ترکیب صحیحی از محصولات و تصاویر استفاده کنید.
اشتباه دیگری که صاحبان کسب و کار در حوزه تبلیغات در اینستاگرام مرتکب میشوند، بیش از حد پست گذاشتن است. یک بار در روز به نظر خوب است. اگر تنوع محصولاتتان بالاست، دو بار در روز به انتشار پست مشغول شوید، صبحها و شبها. فراموش نکنید گاهی با انتشار یک تصویر نیز میتوانید منظور خود را به مخاطبان برسانید و نیاز به استفاده از چند تصویر در مورد یک محصول نیست.
بسیاری از برندها تصور میکنند هدف از تبلیغات در اینستاگرام افزایش میزان فروش یک محصول به ازای هر پست منتشر شده است، در حالی که اینطور نیست. اینستاگرام تنها یک بستر ارتباطی اجتماعیست که به شما اجازه میدهد برند خود را به مردم معرفی کرده و محبوبیت آن را افزایش دهید و در نتیجه بتوانید مشتریان وفادار پرورش دهید. اگر از اینستاگرام برای انتشار محتواهای مفید استفاده کرده و سلیقه مخاطب را نیز در نظر بگیرید، مطمئن باشید میزان فروش شما نیز افزایش خواهد یافت.
یکی دیگر از اشتباهات رایج در بین بازاریابان فعال در ایسنتاگرام، استفاده از تصاویر بدون کیفیت یا با کیفیت پایین است. به اینستاگرام به عنوان فضایی نگاه کنید که از طریق آن میتوانید تاریخچه، تعهدات و آینده برند خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. با این اوصاف، صفحه شما در اینستاگرام باید یک گالری تمیز و مرتب باشد که شما آن را به دقت آماده کردهاید تا مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهید. از مهمترین پارامترهای این گالری، کیفیت و رزولوشن تصاویر است.
برندهایی که صفحه خود را به گونهای تنظیم نمیکنند که پیدا کردن و خرید محصولات برای مشتری کاری آسان باشد، موقعیت بزرگی را از دست میدهند. ماموریت شما نیمهکاره رها میشود اگر پس از این که مشتری محصولات شما را پسندید و آن را انتخاب کرد، نتواند به راحتی آن را خریداری کند. هیچ چیز برای مشتری سختتر از این نیست که محصول مورد علاقه خود را پیدا کند، ولی نتواند آن را به صورت آنلاین خریداری کند. عدم وجود لینکهای مرتبط با خرید، کار را دشوار میکند و تنها وجود یک لینک در بیوی صفحه شما میتواند مشتریان را برای خرید محصولاتتان کمک کند.
از دیگر اشتباهات مربوط به تبلیغات در اینستاگرام، استفاده از هشتکهای نامرتبط است. این مساله در بین بسیاری از برندها و استارت آپها رایج است، استارت آپهایی که تازه مشغول به کار شدهاند و دوست دارند رشد کنند و دیده شوند، اما مسیر درست را انتخاب نکردهاند: از ۲۰ هشتک برای یک پست استفاده کردهاند بدون این که کوچکترین ارتباطی داشته باشد. بهترین کار این است که تمرکز خود را بر روی محتواها بگذارید و برای دیده شدن به سراغ هشتکهای نامرتبط و معروف نروید.
از نظر بسیاری از بازاریابان حوزه تبلیغات در اینستاگرام، بهتر است برای هر پست از بیش از ۳ هشتک استفاده نشود. زیرا، تعداد زیادی هشتک زیر یک پست تاثیرگذاری آن بر روی مخاطب را کاهش میدهد. به جای استفاده از هشتکهایی که ممکن است کمترین ارتباط با پست شما را داشته باشند، با مخاطب صادق بوده و تنها هشتکهای مرتبط به کار ببرید.
بسیاری از بازاریابان و برندها بر این باورند که داشتن فروشندگان زبردست و پرداخت حقوقهای بالا منجر به افزایش فروش آنان میشود، اما باید به نقش پررنگ مشارکت و تبلیغ مشتریان به عنوان کسانی که از محصولات استفاده کرده و حاضر به تبلیغ کالای شما شدهاند نیز توجه کرد. البته توانایی و مهارت شما در مبدل ساختن مشتریان خرسند به مبلغان و حامیان برندتان نیز نکته دیگریست که نباید از آن غافل شد.
با توجه به افزایش روزافزون نظرسنجیهای اینترنتی و تحقیقات آنلاین، اهمیت و اثرگذاری مشتریان شما و نظرات مثبتشان بر روی تصمیمات دیگر خریداران چندین برابر شده است. با این حال، ماجرا به همین جا ختم نمیشود. کشف، پرورش و تشویق مشتریان خرسند برای ایجاد فرصتهای فروش بیشتر برای محصولات یک برند همه و همه حوزههاییست که در مشارکت و تبلیغ مشتریان به عنوان یک استراتژی بازاریابی جای کار دارد.
با این حال، چرا بیشتر سازمانها و شرکتها اکثر توان و هزینه خود را برای پیروزی در یک تجارت صرف میکنند؟ اینگونه به نظر میرسد که این شرکتها روش صحیح برای استفاده از مشارکت و تبلیغ مشتریان در افزایش محبوببیت برند خود را نمیدانند. از سوی دیگر ممکن است تیم کاری آنها به خوبی برای استفاده از نقش مشتریان در بازاریابی آموزش ندیده یا اهداف کاری آنها همسو با این استراتژی نیست. حتی ممکن است برخی از شرکتها هنوز مشتریان حقیقی و وفادار خود را به خوبی نشناخته باشند.
برای پی بردن به دلایل عدم موفقیت در استفاده از مشارکت و تبلیغ مشتریان در بازاریابی و عدم سرمایه گذاری و برنامه ریزی کافی در این حوزه و در نهایت حل این مشکلات تا پایان این نوشته با ما همراه باشید.
اکثر شرکتها و برندها معمولا بر محور بازاریابی و فروش هستند، اما به راستی چرا شرکتها تلاش نمیکنند مشتری محور باشند؟ حقیقت این است که هر شرکت بخشهای مختلف برای ارتباط با مشتری داشته و هر بخش با توجه به نوع برخورد خود، تاثیر خاص خود را که معمولا ماندگار نیز میباشد، بر روی مشتری خواهد داشت. لذا امروزه بسیاری از متخصصین حوزه بازاریابی بر این باورند که فرهنگ سازمانی هر شرکت پارامتر بسیاری مهمی به حساب میآید و لذا ممکن است تلاش یک شرکت برای مشتری محور بودن صرفا یک شعار به نظر برسد.
بر اساس تجارب شرکتهای بزرگ، هر مشتری به دو روش میتواند بر روی درآمد یک شرکت اثر بگذارد: اول اینکه وجود مشتریان برای حفظ درآمد فعلی شرکت حیاتیست و دوم این که مشتریان تضمین کننده درآمدهای آتی هر شرکت هستند.
در مورد تاثیر مشتریان بر روی مورد اول، پاسخ واضح است: تا زمانی که شما مشتریان خرسند و در نتیجه وفادار نداشته باشید، درآمدی نیز نخواهید داشت. همچنین، بر اساس نظرسنجیهای انجام شده حدود 50 درصد از شرکت کنندگان معتقدند هنگامی که یک برند در کمپینهای مختلف حضور داشته و با مشتریان ارتباط برقرار کرده است، بازده فروش بالاتری نیز داشته است.
تغییرات متعدد در مدلها و روشهای بازارگانی امروزه قدرت را از فروشندگان به مشتریان انتقال داده است. به طور کلی، امروزه باید انتظار تعهد و وفاداری کمتری از سوی مشتری داشت. زیرا، اگر مشتری به آن چیزی که انتظار دارد نرسد، به راحتی و حتی به ارزانی نیاز خود را از سوی شرکت دیگری تامین میکند. به همین دلیل نیز میباشد که تجارب مشتریان امروزه وزنه سنگینی در رقابت بین برندها به شمار میآید.
فراموش نکنید: مشتریان امروزه هم میتوانند صدای خود را به گوش دیگران برسانند و هم حق انتخاب دارند. تنها توجه به همین نکته میتواند به راحتی نقش و اهمیت مشارکت و تبلیغ مشتریان را روشن کند. همچنین، مشتریان راضی و خوشحال امروزه دیگر به عنوان سرمایههای یک شرکت تلقی میشوند. تاثیر مثبت این مشتریان بر روی مساله بازاریابی دهان به دهان و نقل قول تجاربشان میتواند دهها مشتری دیگر را به سوی شما جذب میکند.
مشتریانی که از شما حمایت میکنند همچنین میتوانند با نوشتن نظرات مثبت خود در شبکههای اجتماعی و انعکاس نظرات خود، دادن فیدبکهای خود در مورد محصولات و افزایش محبوبیت چهره شما در شبکههای اجتماعی به کمک شما بیایند. این مشتریان حتی میتوانند به تولید محتوا برای شما هم بپردازند!
تا این جا اهمیت تجربه مشتریان روشن شده است. اما سوال دیگر اینست که تجربه مشتریان در چه بخشی اهمیت بیشتری دارد؟ بازاریابی، فروش یا خدمات امور مشتریان؟ در واقع همه بخشها با تجربه مشتریان درگیر هستند. اما مساله اساسی این است که هر بخش مسئولیت خود در قبال تجربه مشتریان و به عبارت دیگر نقش مشارکت و تبلیغ مشتریان بداند.
برای مثال، در بخش فروش اکثر فروشندگان تمرکز اصلی خود را بر افزایش میزان فروش ماهانه و به عبارت دیگر در دست گرفتن بازار قرار میدهند. اما باید به این نکته نیز توجه کرد که رمز و راز فروش پیوسته و دائم چیست؟ به همین دلیل است که اکثر بازاریابان به فروشندگان توصیه میکنند با مشتریان مشخصی کار کرده و به طور مداوم روند فروش کالا به آنها و فیدبکهای دریافتی را بررسی کنند. در واقع، مشتریان باید بین فروشندگان مشخصی تقسیم شوند تا هر فروشنده خود را مسئول گروهی از مشتریان بداند و نسبت به نظرات و تجارب آنها اقدامات مناسب را انجام دهد. مزیت دیگر این استراتژی اینست که هر فروشنده با انتظارات مشتری نیز آشناست.
اگر میخواهید بتوانید از نقش مشارکت و تبلیغ مشتریان استفاده کنید، در قدم اول باید مشتریان خود را بشناسید. نشناختن درست مشتریان در مرحله اول باعث سردرگمی در برقراری ارتباط با آنها میشود و در نتیجه نیز قادر نخواهید بود از تجارب مثبت آنان به درستی استفاده کنید. برای حل این مشکل، استفاده از نرم افزار CRM یا دیگر بسترهای نرم افزاری موجود برای بررسی میزان فروشتان و برنامه ریزی برای آن میتواند کمک کننده باشد.
استفاده از تکنولوژی میتواند برای شناخت و ارتباط بهتر و بیشتر با مشتریانتان به شما کمک کند. در زیر چند راهکار در این رابطه آمده است:
اصل آخر پس از شناخت مشتری، ایجاد ارتباط با اوست. امروزه، شرکتهای بیشتر و بیشتری با مشارکت و تبلیغ مشتری درگیر شده و از مشتریان برای تبلیغات استفاده میکنند. فراموش نکنید برای ارزیابی نحوه ارتباط خود با مشتری نیازبه تعریف چندین پارامتر دارید. مهمترین این پارامترها عبارتند از :
اگر تابحال به استفاده از مشارکت و تبلیغات مشتریان فکر نکردهاید، زمان آن رسیده است بار دیگر سیاستهای کاری شرکت خود را بررسی کنید. از شناخت مشتریان و سرمایه گذاری بر روی آنان شروع کرده و از اهمیت تجارب آنان غافل نشوید.
این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.
این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.